Thursday, August 25, 2011

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

چهار شنبه ۲۴/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

سلطان سلاطين

gadafi_1155635.jpg

سرهنگ مرگ و خون
سرهنگ گاردهای موء نث
اسطوره ی جنون
مانندشیر میغرد ، در
سوراخ موش .
دیروز بود وقتی ،
با دستهای خونی
تاریخ میهنش را
از عشق و از ترانه تهی کرد
در ریگزار لیبی
از مغز دشمنانش
دیوار ساخت
دار و ندار ملت دربند خویش را
یکجا برای ماندن ، باخت
***

ما کودکان ساده بعد از جنگ
ما عاشقان ناصر و نکرومه
دلبسته ی جناب معمر
بر جرم و بر جنایت او،
چل سال چشم بستیم
آزادی و عدالت را
با سنگ انقلاب شکستیم
دیوانه ای نماد رهائی شد
و با جنون خود
در چشم های افریقا
فرمانروا به عرش خدائی شد
یکروز استالین
روزی دگر مائو
منزل نشین سینه ی ما بود
مشتی شعار بی معنی
مفهوم عشق و کینه ی ما بود
***
اینک
درهای قصر فرعونی
با چوب و چنگ شکسته ست
بر تخت قدرتش
نفرین جاودانه تاریخ
در انتظار نشسته ست
سرهنگ مرگ و خون
سوراخ موش میجوید
وز جنگ و از جهاد الهی ، میگوید

علیرضا نوری زاده
23 اوت 2011

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۲۳/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۲۲/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

تغییرناگهانی سفیر ایران در دمشق خشم مقامات سوریه را برانگیخت

logo.gif

دبی – العربیه. نت
جمهوری اسلامی ایران اخیرا سفیر خود در دمشق را پیش از پایان یافتن ماموریت خود درحالی تغییر داد که همپیمان استراتژیک آن شاهد گسترش اعتراض های گسترده ای علیه رژیم بشار اسد شده است.
musavi sheibani.jpg
وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد احمد شیبانی معاون خاورمیانه وشمال آفریقا را به جای احمد موسوی به عنوان سفیر سوریه تعیین شده است. علیرضا نوری زاده رئیس مرکز مطالعات ایران وعرب در گفتگو با العربیه. نت گفت :" احمد موسوی از زمان هاشمی رفسنجانی در مسائل سوریه ولبنان حضور داشت و زمانی برای حل مساله گروگان ها به لبنان رفته بود." او تاکید کرد :" موسوی در پی بحران جاری در سوریه گزارش های غیرواقعی از حوادث این کشور برای تهران می فرستاد و اعلام کرده بود اعتراض ها به زودی فروکش خواهد کرد و احمدی نژاد در جلسه اخیر شورای عالی امنیت ملی از وی به شدت انتقاد کرده بود."

نوری زاده گفت :" احمد موسوی طی سال های گذشته روابط خود را بیش از اینکه با وزارت خارجه برقرار کند با سپاه و بیت رهبری گسترده کرده بود." او تاکید کرد " شیبانی از تجربه دیپلماتیک بیشتری برخوردار است و ماموریت جدید وی تعامل عاقلانه با تحولات سوریه پس از سقوط احتمالی بشاراسد است." نوری زاده افزود :" ایران و سوریه روابط وهمکاری وسیعی داشته اند و منتشر شدن اسناد ومدارک این روابط پیچیده پس از سقوط رژیم برای ایران فاجعه بار خواهد بود." او تاکید کرد شیبانی ممکن است با مخالفان وارد گفتگو شود تا از شدت نارضایتی های مردم سوریه از ایران در پی مواضع اشتباه آنها نسبت به دولت بکاهد.
نوری زاده گفت :" ایران صدها مامورامنیتی در سوریه دارد و در این مرحله حساس می خواهد یک دیپلمات باتجربه به سوریه بفرستد تا از تبعات حوادث جاری جلوگیری کند."
در همین حال ایلیا جزایزی روزنامه نگار ایرانی گفت :" وزارت خارجه ایران شیبانی را مرد بحران می داند و پیش از این پس از ترور رفیق حریری که روابط این کشور با لبنان تیره شده بود نیز وی را به سمت سفیر بیروت تعیین کرده بود."
جزایری گفت :" ایران به حفط خط ارتباط با حزب الله از طریق سوریه اهمیت می دهد و نمی خواهد این موقعیت را از دست بدهد."
به گفته او : " روابط دمشق و تهران در بیت رهبری هماهنگ می شود و تعیین شیبانی که روابط خوبی با آیت الله خامنه ای دارد نمی تواند بدون هماهنگی با وی صورت گرفته باشد." سایت کلمه وابسته به میرحسین موسوی اخیرا به نقل از برخی منابع در سفارت ایران در سوریه اعلام کرده بود که دمشق از تغییر سفیر ایران در مرحله کنونی به شدت ناراضی بوده است. بر اساس این گزارش کارمندان سفارت و نمایندگی های دیگر ایران در سوریه رفت وآمد خود را محدود کرده اند وبرخی از آنها خانواده های خود را به ایران بازگردانده و یا به مرز لبنان منتقل کرده اند تا در صورت سقوط احتمالی بشار اسد بتوانند از این کشور خارج شوند.

در وحشت مضاعف سيد !

khamenehie.jpg

سید ،
خوابش نمی برد
آواز انقلاب
در شام و در طرابلس
سودای ماندنش را
تبخیر کرده است
نائب مناب حضرت قائم
کابوس روز آخر را
در پیش دیدگانش می بیند
و کوکنارسرخ پشیمانی را
در پیشگاه منقل ورشو
با انبری که ارث پدر بود
با هر سه چار بست پیاپی
می چیند .

***
دیروز بود
وقتی که مثنوی
جان و جهان سید گمنام بود
در لحظه ی دعا و مناجات
در دستهای او
شیرین ترین شراب الهی
در جام بود
آواز عاشقانه او
در کوچه باغ کوسنگی
هر رهگذار عاشق را
تا اوج وصل
همراه و همسفر میشد
شاندیز
آواز عاشقانه ی اورا
باور داشت
از خسروی سرای کهن تا سجاد
بولوار یاس و مریم و شب بو
نفرت به جای عشق نشسته ست
پیوندهای حاکم و محکوم ،
دیری است دیر شکسته ست .
***
امشب ، جان و جهان سید
با یاد روزهای جوانی
لبریز درد و نشئه ی مرگ است
پایان کار ،
نزدیک میشود
و بامداد سید
تاریک میشود .

عليرضا نوري زاده ۲۹ امرداد ۱۳۹۰
۲۱ اوت ۲۰۱۱

گفتگوي العربية در باره سفیر جدید رژیم در دمشق

تغيير السفير مؤشراً على حدة الأزمة السورية

شيباني سفيراً لإيران في سوريا لاحتواء "تبعات" السقوط المحتمل لنظام الأسد

436x328_65616_163402.jpg
دبي - هادي الطرفي

قامت إيران بتغيير سفيرها في دمشق قبل انتهاء فترة مهامه، في وقت تشهد فيه حليفتها الاستراتيجية أزمة متفاقمة على خلفية تنامي نشاط المعارضين المطالبين بإسقاط حكم الرئيس السوري بشار الأسد. وأعلنت وزارة الخارجية عن تسمية مساعد وزير الخارجية لشؤون الشرق الأوسط وشمال إفريقيا أحمد رؤوف شيباني سفيراً لها بدلا من أحمد موسوي، النائب السابق في البرلمان ومساعد رئيس الجمهورية للشؤون القانونية. واعتبر رئيس مركز الدراسات العربية الإيرانية علي نوري زاده في حوار مع "العربية.نت" أن: "شيباني يتمتع بخبرة دبلوماسية أوسع من سلفه الذي كان له باع طويل في العلاقات مع الجهات الأمنية والحرس الثوري".


وأوضح أن "السفير السابق في إيران كان يرسل تقارير غير واقعية عن تطورات الوضع في سوريا، وأن أحمدي نجاد انتقد أداءه بشدة خلال الاجتماع الأخير للمجلس الأعلى للأمن القومي الإيراني، مضيفا أنه لم يكترث بالارتباط مع وزارة الخارجية ووزيرها الجديد وبنى علاقات واسعة مع الحرس الثوري الذي له حضور بارز في سوريا".
وأضاف: "أن المهمة الرئيسية للسفير الجديد هي التعامل مع التطورات المستقبلية بحكمة بعد السقوط المحتمل لنظام بشار الأسد قائلا إن البلدين لديهما تعاون واسع على مختلف الأصعدة وأن تسريب حيثيات هذا التعاون يسبب الكثير من الكوارث لإيران".
وأشار علي نوري زاده إلى أن شيباني ينوي فتح جسور للارتباط مع المعارضة لتقليل حدة المواقف الرافضة لتدخل إيران في شؤون سوريا، مضيفا "السفير الجديد يتمتع بخبرة دبلوماسية عالية وسبق له العمل في ممثليات إيران الدبلوماسية في لبنان وسوريا وكانت تربطه علاقات مع القيادي الراحل في حزب الله عماد مغنية شأنه شأن جميع السفراء الإيرانيين السابقين في سوريا".
وأكد أن إيران "لديها المئات من العناصر الأمنية ومصالح كبيرة في البلد الذي يعيش أزمة مستمرة ورأت بأنه من الضروري أن يقود السفارة شخصية دبلوماسية مثل شيباني".

"رجل المهام الصعبة"

أما الصحافي الإيراني إيليا جزائري فقال لـ"العربيه.نت": "إن وزارة الخارجية الإيرانية تعتبر السفير الجديد (رجل المهام الصعبة)، حيث كان سفيرا لطهران في بيروت بعد الأزمة الكبيرة التي شهدتها علاقات إيران مع لبنان على خلفية اغتيال رئيس الوزراء الأسبق رفيق الحريري". واعتبر جزائري أن إيران تهتم كثيرا بالارتباط مع حزب الله عبر سوريا، موضحا أن أحد المهام الرئيسية للسفير الجديد هي الحفاظ على وسائل الارتباط مع الحزب اللبناني بواسطة سوريا.
وقال "إن العلاقات مع دمشق تخضع للتنسيق مع مرشد الجمهورية الإيرانية وإن شيباني الذي تربطه علاقات جيدة مع مكتب خامنئي كان بالأساس مرشحا عن القيادة العليا لإيران في الظرف الحساس الذي تعيشه سوريا".
وكانت مصادر في السفارة الإيرانية في سوريا قد تحدثت الى موقع "كلمة" العائد للزعيم الإصلاحي المعتقل مير حسين موسوي عن استياء دمشق لتغيير سفير إيران في فترة تزامنت مع سحب سفراء عدد من الدول الخليجية والعربية. وذكرت المصادر أن "موظفي السفارة الإيرانية في سوريا قاموا بإخلاء منازلهم في دمشق خوفاً من تبعات سقوط نظام بشار الأسد، ونقل بعضهم أعضاء أسرته الى إيران وبعضهم إلى الحدود السورية اللبنانية لتوفير أرواحهم في حال سقوط النظام السوري".

از حجره های سالوس تا غرفه های سوپر دولوکس

--jeld_nourizadeh_baran.png

کتاب تازه علیرضا نوری زاده منتشر شد

در این کتاب برای نخستین بار نویسنده حوزه های علمیه در ایران را مورد بررسی قرار میدهد و از آنجه در مدارس علمیه میگذرد پرده برمیدارد. جنبش دانشجوئی از آغاز تا امروز، روابط رژیم و انقلاب فلسطین، ایران و لبنان٬ روابط ایران و آمریکا و.. از جمله دهها گزارش و تحلیل در این کتاب است.
بیش از 530 صفحه بها 25 یورو در اروپا٬ و 25 پاوند در بریتانیا٬ و 35 دلار شامل هزینه پست در آمریکا و دیگر نقاط جهان است.
برای دریافت کتاب میتوانید مستقیما با انتشارات باران در سوئد تماس بگیرید. تعداد محدودی از نسخه های کتاب با امضای نویسنده موجود است که میتوانید آن را arn@ciasuk.com از طریق هفته نامه کیهان لندن و یا خود نویسنده با ارسال ایمیل به خریداری كنيد.

تفسير هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

مافياي لاريجاني ها عليه احمدي نژاد و حومه

Download file

تفسيرخبر

Zarreh_Bin-05-08-2011.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده٬ ودكتر محسن سازگارا در رابطه با تحولات اخير ايران ٬ گزارش وزارت خارجه آمريكا در ارتباط با حمايت رژيم ولايت فقيه از تروريسم بين المللي و اخرین تحولات سوریه، و ... به پرسشهاي جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند. ۱۹/۰۸/۲۰۱۱

تصوير:
Download file
صدا:
Download file
لینک
Download file

يكهفته با خبر

KAYHAN-1.jpg

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه!

سه شنبه 9 تا جمعه 12 اوت
دوراهی سرنوشت
در این دو سه هفته، سید علی آقا که به‌سبب گرفتاریهای فیزیکی ناشی از سوءقصد مسجد راه آهن و... و البته روحی مرتبط با وحشت دائمی به‌ویژه پس از رویدادهای سوریه از روزه گرفتن معاف است، بدجوری نگران انتخابات مجلس شورای جمهوری ولایت فقیه شده است. برای دریافت احوالات حضرتش لازم نیست فقط گفتار و اشاراتش را مد نظر قرار داد. کافی است شما روی حرفهای کسانی مثل غلامعلی خان حداد عادل، پدر عروس مقام ولایت تأمل کنید تا وضع روحی والد آقا مجتبی را تشخیص دهید.
به این گزارش که هفته گذشته در مطبوعات و سایتهای اینترنتی در ایران و خارج کشور منتشر شد توجه کنید تا بعضی از اسباب نگرانی مقام معظم... روشن شود.
غلامعلی حداد عادل، نماینده اصولگرای مجلس و عضو کمیته وحدت اصولگرایان، گفته است که آیت‌الله خامنه‌ای، مایل نیست اصولگرایان با بیش از یک لیست در انتخابات آینده مجلس شرکت کنند.
غلامعلی حداد عادل در جلسه اعضای جامعه اسلامی مهندسین در دانشگاه امام صادق، با هشدار نسبت به اختلاف در میان اصولگرایان تصریح کرد: «رهبری معظم انقلاب مایل نیستند که در انتخابات مجلس نهم بیش از یک فهرست ارائه شود.»
حداد عادل، با اشاره به «دوران تلخ دوم خرداد» گفت: «در مجلس هفتم و هشتم اصولگرایان یک رقیب به نام اصلاح طلبان داشتند، ولی در این مجلس گویا باید با دو جبهه که یکی‌‌ همان اصلاح‌طلبان و یا اصحاب فتنه و دیگری جریان انحرافی است مقابله کنیم و بنابراین باید به گونه‌ای اوضاع را مدیریت کنیم و مراقب این دو جریان باشیم.»

کمیته وحدت اصولگرایان، که حداد عادل عضوی از آن است به دعوت جامعه مدرسین قم و جامعه روحانیت مبارز، برای همگرایی طیف‌های مختلف اصولگرایان برای انتخابات آینده مجلس تشکیل شده است.
در همین حال، آیت‌الله مهدوی کنی، رئیس جامعه روحانیت مبارز که یکی از چهره‌های اصلی در نزدیک کردن اصولگرایان است، خود به تازگی تصریح کرده که محسن رضایی با مراجعه به وی گفته که آیا وی جز اصولگرایان است یا نه و اگر است چرا نماینده‌ای در کمیته وحدت اصولگرایان ندارد.
عمق نگرانی‌ها و اختلافات در میان اصولگرایان را محمدرضا باهنر، نائب رئیس مجلس، در جلسه جامعه اسلامی مهندسین در همان جلسه‌ای که غلامعلی حداد عادل هم حضور داشت، اینگونه بیان کرده است: «ایجاد وحدت در میان اصولگرایان حواشی زیادی دارد و خبر و تحلیل فراوانی در پیرامون آن وجود دارد و لذا این امر موجب شده تا یک خوف و ترس در میان اصولگرایان به وجود بیاید.»
این مختصر را از سایت رادیو فردا آوردم که معمولا بیطرفانه اخبار اهل ولایت فقیه را عرضه می‌کند تا گزارشی را که از درون دایره قدرت به دستم رسیده و جزئیات بیشتری را در باب اختلاف اصولگرایان و وحشت رهبر فاش می‌کند بی‌مقدمه نباشد...
(هفته‌ها پیش از آنکه برکناری حیدر مصلحی وزیر اطلاعات از سوی احمدی‌نژاد، اختلافات رهبر و رئیس جمهوری عزیزش را از پس پرده بیرون بیندازد، رهبر گلایه‌هایش را از احمدی‌نژاد در مجالس خصوصی‌اش باز می‌گفت و اگر آقای علی لاریجانی در مجلس زهر به کام احمدی‌نژاد می‌ریخت، اجازه‌اش را گرفته بود وگرنه در دوره نخست ریاست جناب دکتر کسی اجازه نداشت به ایشان اندک انتقادی بکند حتی اگر اسمش علی اکبر ولایتی ـ اسدالله علم رهبر ـ باشد. ولایتی یکبار در نشستی ضمن انتقاد از بی‌برنامگی دولت در سیاست خارجی و به ویژه منطقه‌ای از اینکه روابط بسیار نزدیک با همسایگان عرب به تیرگی کشیده اظهار تأسف کرده بود. حضرت رهبر همانجا توی دهان مشاور و محرم اسرار محبوبش زد و صراحتاً گفت آقای دکتر احمدی‌نژاد منویات ما را اجرا می‌کند و شما ـ یعنی ولایتی ـ درک درستی از امر ندارید و این خیلی اسباب تعجب ما است... بار دیگر پس از برکناری منوچهر متکی آنهم با آن شکل توهین‌آمیز ولایتی در نشست مشاوران رهبر اشاره کرده بود متکی فرد بارزی نیست اما شیوه برکناری او درست نبود. این بار هم آقا تذکر داد که ایشان اگر کسی را برکنار می‌کند لابد دلائل مقنعه داشته است.
اما کار از آنجا خراب شد که احمدی‌نژاد دست روی مهمترین ممر درآمد آقامجتبی گذاشت. می‌دانید که بعد از رحلت امام خمینی تشکیلات فرمان امام، همان هشت ماده معروف زیر نظر دفتر رهبری قرار گرفت. تا نیری همه کاره بود، درصدی به حساب ویژه آقا می‌گذاشت و بقیه درآمدهای میلیونی تقسیم می‌شد اما از وقتی آقا مجتبی وارد کارهای پدر شد، تشکیلات یکسره زیر سلطه او قرار گرفت. اموال توقیفی و بعضا با حکم مصادره‌ای، که بالغ بر 60 هزار ملک و ساختمان و باغ و... می‌شود در سال 88 حدود 140 میلیارد تومان نصیب آقا مجتبی کرد. به این ترتیب که وقتی صاحب مال با دوندگی و دادن حق‌الوکاله‌های کلان به وکلای مورد اعتماد ستاد اجرائی 8 فرمان، سرانجام با مسؤول رفع توقیف روبرو می‌شود علاوه بر دادن دو خمس که البته به سید صحیح النسبی مثل آقا مجتبی می‌رسد، بابت هزینه سرپرستی مال توقیفی‌اش باید مبلغی که معادل 15 تا 20 درصد بهای امروز ملک یا خانه و... مورد نظر است، بپردازد. روی این مبلغ نیز اخیراً درصدی اضافه کرده‌اند بابت افزایش مرغوبیت. حالا اگر قیمت تعیین شده مثلا یک میلیارد تومان باشد چیزی که دست صاحب مال را می‌گیرد کمتر از 200 میلیون تومان است که نصف آن را نیز وکیل با انصاف می‌گیرد.
احمدی‌نژاد از ماه سوم، چهارم دوره دوم ریاستش دست روی ستاد گذاشت و با این توجیه که باید تسهیلاتی در رفع ظلم از کسانی که اموالشان بی‌سبب توقیف شده فراهم کرد، نماینده‌ای در ستاد گذاشت بعد هم صحبت مالیات بر درآمد را در باره پولهای بی‌حساب و کتاب ستاد به میان آورد. آقا چند نوبتی به او تذکر داد که وارد معقولات نشوید. به ظاهر قبول کرد اما کسانی را مأمور کرد تا اطلاعات محرمانه ستاد را به بیرون بفرستند. آن مطالبی که شما در باره فرزندان رهبر در یکهفته با خبر سه سال پیش نوشتید از طریق همین کانالهای ناشناس به دست شما رسیده بود. به هر روی احمدی‌نژادی که در دوران شهرداری تمام اوامر نه فقط رهبر بلکه نزدیکانش مثل حداد عادل (واگذاری ملک مدرسه فرهنگ) و مهدوی کنی که در زمان کرباسچی و ملک مدنی نتوانسته بود به اسم دانشگاهش ملک میلیاردی ولی عصر را بالا بکشد، را مو به مو اجرا کرده بود حالا شروع به چموشی کرد. دستش هم پر بود. در آن سه روزی که بعد از برکناری محسنی اژه‌ای وزارت اطلاعات دستش بود، پرونده خیلی‌ها از جمله فرزندان آقا، اخوی‌ها و اخ‌الزوجه‌هایشان را کپی کرد. همینطور ریز و درشت نوکران دست به سینه آقا، فرماندهان سپاه، علمای اعلام و... هر بار که زیر فشار قرار می‌گرفت پرونده‌ای را برای تحقیق به مرکز پژوهش دفتر ریاست جمهوری می‌فرستاد با این اشاره که: بر ادر گرامی جناب آقای... اخیراً از سوی فردی دلسوز و مومن به انقلاب مطالبی که ضمیمه این نامه است در باره فساد مالی و اخلاقی آیت‌الله زاده ـ مثلا فرزند ناصر مکارم شیرازی ـ به دفتر ریاست جمهوری رسیده است. خواهشمند است هر چه سریعتر شخصاً نسبت به صحت و یا سقم این مطالب تحقیق نموده و مرا مطلع نمائید...
برکناری حیدر مصلحی نیز به این سبب بود که او در رابطه با غیبت دوساعته رحیم مشائی در سفر احمدی‌نژاد به نیویورک در سال گذشته، با استناد به اعترافات... که چند روزی هنگام سفر به ایران دستگیر شده بود، در گزارشی به رهبر با قاطعیت گفته بود مشائی در این دوساعت همراه با دکتر... با یک مقام عالیرتبه سازمان سیا ملاقات کرده است و...)
بقیه این گزارش رسیده را که مسیر نزاع رهبر و رئیس جمهوریش را تا انتخابات مجلس مشخص می‌کند به هفته آینده می‌گذارم.

شنبه 13 تا دوشنبه 15 اوت
ای بعثی عزیزم، بگو که خون بریزم
بشار الاسد به پایانش نزدیک می‌شود، وحشت سید علی آقا بی دلیل نیست. سراج میردامادی با من مصاحبه‌ای در باره آخرین تحولات سوریه کرده که فکر می‌کنم آخرین تحولات را طی آن بررسی کرده‌ام. مصاحبه را در اینجا می‌خوانید:
میردامادی: سیر تحولات در سوریه وارد مراحل جدیدی شده است. از یکسو، سرکوب خونین در شهرهای مختلف هم‏چنان ادامه دارد و از سوی دیگر عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی سفرای خود را از سوریه فراخوانده‏اند. تحلیل و ارزیابی شما از آخرین تحولات در سوریه چیست؟
علیرضا نوری‌زاده: برخلاف لیبی که اتحادیه عرب خیلی سریع تصمیم گرفت و حتی عملیات ناتو و حمله به لیبی را به نوعی تشویق کرد، در مورد سوریه وضع بسیار پیچیده‏تر بود.
اولاً سوریه جایگاه خاصی در جهان عرب دارد. به قول خودشان «قلب تپنده عربیت» است و در پناه شعارها و بازی‌های‏ سیاسی‏ رژیم سوریه طی ۴۰ سال گذشته یا بیشتر، دمشق به عنوان پایتخت رادیکا‏ل‏های عرب و «جبهه ممانعت»، جبهه‏ای که نمی‏خواست با اسراییل، با شرایط اسراییل صلح کند، خود را حداقل به افکار عمومی عرب و به نیروهایی که ادعای مترقی بودن و چپ بودن داشتند، قبولانده است. بنابراین تصمیم‏گیری راجع به سوریه کار مشکلی بود.
از سوی دیگر، عوامل و وابستگان سوریه همه‌جا بودند و نوعی روابط شخصی بین خانواده حاکم در سوریه و بعضی از خانواده‏های حاکم در دیگر کشورهای عربی وجود داشت. برای نمونه ملک عبدالله، پادشاه سعودی، هم مادرش سوری است و هم همسر نخست‏اش که فرزند بزرگ‏اش «امیر متعب» از اوست. همچنین خواهرش همسر رفعت اسد، برادر حافظ اسد بود.
بنابراین به نوعی این ارتباطات فامیلی و ارتباطات عمیق تاریخی باعث می‏شد که مثلاً دولتی مانند عربستان سعودی، همیشه به یاری سوریه برود. منتها وقتی سوری‏ها رفیق حریری را کشتند (یعنی به احتمال قوی سوری‏ها پشت قضیه بوده‏اند)، روابط یخ‏زده شد و چندسالی عربستان اعتنایی به سوریه نمی‏کرد تا بعد از این‏که در لبنان انتخابات شد و گروه «چهارده مارس» برنده شدند و دولت سوریه عملاً تشکیل کابینه را از طریق عوامل‏اش مانند حزب‏الله، ژنرال اون و گروه‏های کوچک دیگر، معطل کرده بود. در نتیجه ملک عبدالله سوریه را بخشید و به دمشق رفت و همراه بشار اسد به لبنان رفتند و کابینه تشکیل شد. منتها بعد سعودی‏ها دیدند که سوریه عملاً باز از طریق عوامل‏اش کابینه را فلج کرده است و سرانجام هم کابینه را ساقط کرد. این‏جا بود که روابط دوباره به حالت برودت برگشت.
با این همه، سعودی‏ها با نگرانی اوضاع سوریه را دنبال می‏کردند و فقط وسایل ارتباطی‏شان مانند کانال مهم «العربیه» که وابسته به سعودی است و همین‏طور کانال «الجزیره» وابسته به قطر در دوحه بودند که جانب مردم را گرفته بودند و بیشترین و شامل‏ترین و کامل‏ترین پوشش را از رویدادهای سوریه ارائه می‏دادند.
بعد از کشتار حما و بعد از این‏که سعودی‏ها به عنوان خادم حرمین شریفین و قطب جهان اسلام زیر فشار افکار عمومی قرار گرفتند و دیدند که جهان هم دارد موضع خود را نسبت به سوریه عوض می‏کند، آن‏ها موضع جدیدی اتخاذ کردند. با این همه، اگر به پیام ملک‏عبدالله توجه کنید، می‏بینید سرشار از نصیحت است و هنوز نقطه پایان بر کارنامه‏ یا زندگی دولت سوریه نگذاشته است.
میردامادی: در همین مسیر، شاهد موضع‏گیری ترکیه نیز هستیم. موضع‏گیری ترکیه، همسایه سوریه را چگونه ارزیابی می‏کنید؟
نوری‌زاده: ترکیه وضع دیگری دارد. ترکیه در طول پنج، شش سال اخیر، آن‏قدر به سوریه نزدیک شد که دوباره‏ گفته می‏شد، سوریه به نوعی برگشته به دوران تحت‏الحمایگی عثمانی. ترک‏ها در همه جا حضور داشتند و روابط پر از تنش 30، 40 ساله این دو کشور که با گرفتن استان اسکندرون توسط ترک‏ها و حمایت سوریه از اوجلان همه‏گاه تیره بود، به سرعت شفاف شد.در این سال‏ها، ترک‏ها در ابعاد گسترده وارد سرمایه‏گذاری در سوریه شدند، روابط استراتژیک برقرار کردند، بین سوریه و اسراییل پادرمیانی کردند و حتی مذاکرات غیرمستقیم‏شان را سرپرستی کردند.
به‌همین دلیل برای ترک‏ها خیلی سخت بود؛ از یک طرف تعهدات بین‏المللی‏شان، تعهدات در برابر اتحادیه اروپا، عضویت‏شان در ناتو و این ‏که علاقه‏مند هستند که به اتحادیه اروپا بپیوندند، الزاماتی را برای‏شان ایجاد کرده بود که با حمایت از رژیم سرکوبگر سوریه همخوانی نداشت. از طرف دیگر هم فشارهای تهران بود و تهدیدهای جمهوری اسلامی که یک‏سره دست در دست رژیم سوریه گذاشته است.
این است که ترک‏ها تا به‏حال کج‌دار و مریز رفتار کرده‏اند. از یک سو برای پناهندگان سوریه اردوگاه درست کرده‏اند، ولی با این‌همه سعی می‏کردند به قول عرب‏ها، مانند معاویه که معروف به این امر است، رشته‏هایی که هنوز ارتباط را نگاه می‏دارد، از دست ندهند.
ولی آن‏چه نخست‏وزیر ترکیه چند روز پیش در یک جلسه افطار و تحت این ضرب‏المثل عربی اعلام و نقل کرد که «آن‏که ضربه‏ای می‏زند، ضربه‏ای نوش‏جان خواهد کرد»، اخطاری بود به دمشق و امروز داوود اوغلو، وزیر خارجه یا به قول خود ترک‏ها «کیسینجر ترکیه» حامل پیام خیلی جدی‏ای برای بشار اسد است.
من فکر می‏کنم این آخرین پیام از جانب ترک‏ها به رژیم سوریه است و ترک‏ها در پرتو پاسخی که خواهند گرفت (که به نظر من پاسخی مأیوس‌کننده برای آنکارا خواهد بود)، به کشورهای عربی و کشورهای غربی در برقرار کردن عزلت کامل علیه رژیم بشار اسد می‏پیوندند.
میردامادی: از موضع‏گیری کشورهای عربی و ترکیه که بگذریم، موضع‏گیری اروپا و امریکا به اندازه این کشورها، در برابر سوریه شفاف و صریح نیست. چرا اروپا و امریکا هم‏چنان با محافظه‏کاری با سرکوب خونین مردم در سوریه برخورد می‏کنند؟
نوری‌زاده: رژیم‏های عرب در طول ۳۰ سال اخیر این فرضیه‏ را به نوعی به غربی‏ها قبولانده بودند که اگر ما برویم، اسلامی‏ها جای ما را می‏گیرند. البته بطلان این فرضیه در تونس و مصر ثابت شد و درست است که الان می‏بینیم اسلامی‏ها در مصر به میدان آمده‏اند، اما هنوز نمی‏توانیم بگوییم که تغییر حسنی‏ مبارک، منجر به روی کار آمدن نظامی شبیه جمهوری اسلامی یا نظام طالبانی خواهد شد. سوری‏ها و یا حتی رژیم لیبی روی این مسئله سرمایه‏گذاری کرد‏ه‏ بودند. سوری‏ها با هوشمندی بیشتری از این ماجرا استفاده کردند. تجربه‏ حما در سال ۱۳۸۲ برابر چشم همه بود. ۲۰ هزار کشته در حما نشانه قدرت‏ اسلامی‏ها بود. آن‏ها آن‏قدر قوی بودند که ۲۰ هزارتای آن‏ها کشته شدند. این است که تصور این‏که دوباره سوریه از این ثبات به ضرب سرنیزه بیرون بیاید، به دوران هرج و مرج برسد و اسلامی‏ها روی کار بیایند، اسباب نگرانی بود.
ضمن این‏که عامل اسراییل را فراموش نکنید. اسراییل حداقل تا یک ماه پیش، به شدت مخالف هرگونه کمک به تزلزل رژیم سوریه بود. اسراییلی‏ها بر این باور بودند که رژیم بشار بزرگ‏ترین متحد آن‏هاست. برای این‏که از سال ۱۹۷۳ اجازه نداده است یک گلوله از جولان به سوی اسراییل شلیک بشود.این‏ها همه عواملی بودند که غرب را به تردید وا می‏داشت، ولی الان ابعاد کشتار به گونه‏ای بالا رفته و فریاد مردم سوریه به گونه‏ای بلند شده که دیگر آقای اوباما یا رهبران اروپایی نمی‏توانند آن را بدین‌گونه توجیه کنند که: ما مجبوریم با گرگی که می‏شناسیم سر کنیم و تلاش کنیم که دندان‏ها و پنجه‏های‏اش را بکشیم، ولی میدان را به دست گرگ‏های ناشناخته ندهیم.به همین دلیل، تا به حال سعی کرده‏اند با نصیحت، اخطار و با برقراری تحریم‏ها رژیم سوریه را وادار به نرمش کنند، اما این روند تاکنون موفق نبوده است. از این به بعد باید منتظر شدت گرفتن واکنش‏ها و موضع‏گیری‏ها باشیم. به‏خصوص بعد از آن‏که شورای امنیت هم این قطعنامه‏ نسبتاً آرام را با حمایت روسیه و چین منتشر کرده است.


زير ذره بين

زير ذره بين

zireh.bmp

ايران و جهان در هفته اي كه گذشت

Zarreh_Bin_19-08-2011.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با طرح روسيه در مورد برنامه اتمي جمهوري ولايت فقيه٬ ادامه انتقادات وحملات عليه رحيم مشائي٬ تحولات در سوريه٬ دروغپردازيهاي دكانداران دين در رابطه با نا آراميهاي انگلستان٬ پاسخ ميدهد . ۱۹/۰۸/۲۰۱۱

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

جمعه ۱۹/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

پنجشنبه ۱۸/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

پنجشنبه ۱۸/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

راديو فرانسه

راديو فرانسه

rfi_logo.png

66 کشته و 230 زخمی در سوءقصدهای همزمان در ده شهر عراق
436x328_23363_162362----iraq.jpg

ناصر اعتمادی
در سوءقصدهای همزمانی که در ده شهر عراق امروز صورت گرفت دستکم 66 نفر کشته و 230 تن دیگر زخمی شدند. خونین ترین سوءقصد در شهر کوت 37 کشته برجای گذاشت.
در خونین ترین سوءقصدهای تروریستی عراق که صبح امروز در ده شهر این کشور به طور تقریباً همزمان صورت گرفت دست کم 66 نفر کشته و 230 نفر دیگر زخمی شدند. خونین ترین سوءقصد در شهر کوت به وقوع پیوست که حاصلش کشته شدن 34 نفر و زخمی شدن 68 نفر دیگر بوده است...گفتگو با علیرضا نوری زاده، کارشناس مسایل خاورمیانه

Download file

شهرهای کربلا، تکریت، کرکوک، بعقوبه از جمله مناطق بوده اند که امروز طعمۀ خشونت و سوءقصدهای تروریستی خونین شدند. یک کلیسای آسوریان نیز در کرکوک دیشب هدف حمله قرار گرفت، بی آنکه قربانی به بار آورد.

رییس مجلس عراق، اسامه النجیفی خواستار شناسایی عاملان و جلوگیری از تکرار خشونت هایی از این دست در آینده شده است.
سوءقصدهای خونین امروز اندکی بعد از توافق گرایشات حکومت بغداد بر سر مذاکره با آمریکا به منظور حفظ بخشی از نیروهای این کشور در عراق بعد از دسامبر آینده به وقوع پیوسته است.

بر اساس توافق صورت گرفته میان آمریکا و دولت بغداد در سال 2008، 47 هزار سرباز باقی ماندۀ آمریکایی باید خاک عراق را در پایان سال جاری میلادی ترک کنند.

با این حال، تردید و ابهام بر سر شمار سربازانی که قرار است بعد از این تاریخ در عراق بمانند و همچنین حوزه اختیارات و موقعیت آنان به قوت باقی است.

تفسیر هفته

تفسیر هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

بشار رفتنی است نوبت مقام ولایت کی میرسد ؟

Download file

تفسیر خبر

تفسیر خبر

Zarreh_Bin-05-08-2011.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده٬ ودكتر محسن سازگارا در رابطه با هيأت حل اختلافات در درون نظام؛ انتخابات آینده مجلس،‌ و جدائی دختران وپسران در دانشگاهها، رژیم ولایت فقیه و رویدادهای انگلیس، و اخرین تحولات سوریه، و ... به پرسشهاي جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند. ۱۲/۰۸/۲۰۱۱

تصوير:
Download file

صدا:
Download file

لینک
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

جمعه ۱۲/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

یکهفته با خبر

KAYHAN-1.jpg

گوهر پاک بباید که شود قابل فیض!

سه ‌شنبه 2 تا جمعه 5 اوت
بزرگا مردی بود...
بیست سال پس از ذبح اسلامی دکتر شاپور بختیار، ابتکار جمشید برزگر مدیر سایت فارسی و رادیوی بی.بی.سی در اختصاص دادن صفحاتی ویژه در ارزیابی شخصیت وافکار و جایگاه او در جنبش دمکراسی‌خواهی مردم ایران، و اقدام سایت‌های «رادیو فردا» و «صدای آمریکا» و چند سایت دیگر در پی سایت بی.بی.سی، در گشودن صفحات ویژه برای تحلیل شخصیت و آراء و عرضه بعضی ناگفته‌ها درباره او، آشکار ساخت که مرغ توفان که تنها 37 روز بخت ریاست دولت مشروطه را پیدا کرد فراتر از همه معاصرانش از جمله آنها که با بوسه بر دست خمینی، میراث مصدق را نثار او کردند، بر بلندای تاریخ ایستاده است. و از آن والاتر، جایگاهی ویژه در دل نسل‌هائی دارد که نه عهدش را به چشم دیده‌اند و نه مجالی برای شناخت او در کتاب‌ها و مطبوعات داشته ‌اند.

اگر بختیار در دوران نخست وزیری و سپس در دوران تبعید تا روز سر بریدنش، بسیار مورد بی‌مهری قرار گرفت، و هم از خودی‌ها چوب خورد، هم از غیر خودی‌ها، و نیز از نخودی‌ها، در مقابل از فردای ذبحش در کنار سروش کتیبه که کمتر یادش را می‌کنند، تنها یک گروه دشمن داشت و دارد که در جمعشان بعضی‌ حاکم و بعضی همچنان در نشئه دوران حکومت، بختیار را چه در چهره یک دولتمرد، یک مبارز و یک شخصیت احترام برانگیز ادیب و سخنور و فرهنگ‌مدار و چه در قامت حسنک وزیر معاصر، همچنان دشمن می‌دارند. برای آنها بختیار زنده یا مرده، نفی مطلق آنهاست که بوسه بر دست خمینی زدند، چندی نوکری و حتی جاسوسی‌اش را کردند و حالا از اینکه می‌بینند بختیار هزار سر و گردن بالاتر از آنها، در دل و دیده ایرانیان جای دارد غرق حسادت و گاه عصبانیت هستند. تنها بهانه‌ای که برای حمله به بختیار دارند، رفتن او به عراق (ماهها قبل از حمله صدام) و دریافت کمک از او برای مبارزه با خمینی است. چپ‌زده‌هاشان البته پاسخی برای کمک‌های اهدائی‌ دشمن آلمانی به حضرت لنین علیه السلام ندارند و کیش شخصیت‌زده‌هاشان نیز به عمد اعلامیه بختیار را در محکومیت حمله عراق به ایران، پنهان می‌کنند. در میان اظهارنظرهائی که در ویژه نامه‌های اخیر پیرامون بختیار شده بود، تنها یک تن که شاید بیش از دیگران از آرزوها و اندیشه‌های دکتر بختیار از سالها پیش از ظهور سید روح‌الله مصطفوی خبر داشت، ضمن پرده انداختن بر نقش خویش در جلوگیری از دیدار دکتر بختیار با خمینی در پاریس، می‌کوشد با طعنه و زبان ملامت گویش، بر چهره رهبر نهضت مقاومت ملی چنگی بزند و خطوطی بیندازد. شگفتا سی و دو سال بعد از فتنه‌ای که کشورمان را به اسارت درآورد، ابزار اصلی همان فتنه در کنار پایورانش، کینه و عداوت تاریخی خود را با بختیار طی همین چند روز به روشنی آشکار ساختند. با اینهمه تصویر بختیار با گلوی بریده و تک بیت‌هائی که در آن 37 روز بر زبان آورده بود، بر بلندای تاریخ ماندگار شده است. بزرگا مردی بود که حالا نسلهای جوان پس از او نیز به احترامش کلاه از سر بر می‌گیرند.

2 ـ رستم تعزیه سید علی آقا
سرانجام مجلس به چهار وزیر پیشنهادی احمدی‌نژاد رأی اعتماد داد و دوران پایانی ریاست جمهوری نظر کرده ولی فقیه، آغاز شد. کاری به سه وزیر صنایع و کار و ورزش ندارم که تفاوت زیادی با دیگر وزیران، از حیث منظر ظاهر و افکار و فقر و بضاعت علمی و مدیریتی، ندارند. تأمل من روی سردار سرتیپ رستم قاسمی است که چهره‌اش شیر تعزیه را به یادم می‌آورد. آن هم از آن نوعی که به دست یکی از شاگردان ناشی مرحوم قوللر آغاسی بر پرده تعزیه کشیده شده باشد. شیری با کله بزرگ، شکمی برآمده، دست و پای بی‌قواره، و چشمانی که ذره‌ای مهر در آن دیده نمی‌شود. درست در همان لحظه‌ای که سردار مربوطه به پشت تریبون مجلس می‌رفت تا از جایگاه خود در سپاه و دستاورهای علمی و عملی‌اش سخن گوید و نشان دهد چرا در دولت چلاقان و کوران، وجود یک سپاهی کور و کر و چلاق و دزد و ناکارآمد، برای اداره شئونات نفتی نایب امام زمان ضروری است، دقایقی توانستم از پشت شیشه جعبه تماشا در حرکات و ادا و اطوار رستم قاسمی تأمل کنم. آنچه درباره او شنیده و یا خوانده بودم پیش چشمم آمد. و در لحظه نخست، اعتراف کردم که از این پس پادشاه حسن و وجاهت در کابینه تحفه آرادان، سردار یوسف منظر، محمد نجار وزیر کشور نخواهد بود بلکه رستم خان با صولت و حسن منظر و اطوار و اخلاق بدون شک کرسی پادشاه وجاهت را تصاحب خواهد کرد. بعد دوباره این بیماری نوستالژی در وجودم عود کرد و به یادم آورد، ما نسل‌های پس از جنگ جهانی دوم تا انقلاب چه آدمهای بدشانسی بودیم که در جایگاه ریاست دستگاه نفت (شرکت ملی آن روز و وزارت امروز) باید چهره‌هائی از نوع فاتح و حسیبی و فؤاد روحانی و عبدالله انتظام و هویدا و باقر مستوفی و آقاخان بختیار و دکتر اقبال و فلاح و... را تحمل می‌کردیم و بخت آن را نداشتیم تا معجزات ذوب شدگان در ولایت سید روح‌الله و بعد از او سید علی آقا را از نزدیک شاهد شویم. در سه دهه پایانی عصر پهلوی‌ها، شرکت نفت و سازمان برنامه، دو دستگاهی بودند که حقاً شایسته‌ترین کارشناسان نفتی و مهندسین و تکنیسین‌ها و برنامه‌ریزان را در اختیار داشتند. محیط شرکت نفت واقعاً متمایز از دیگر دستگاهها بود. دوران ریاست دکتر اقبال که تخصصی در کار نفت نداشت اما پاکدامن و زاهد در امور مالی و در مدیریت صاحب سبک و شیوه‌ای خاص بود که زیردستانش را به او سخت دلبسته می‌کرد، شرکت نفت تحولات عمده‌ای را از لحاظ اداری و مسائل مربوط به بازسازی صنعت نفت و تأمین رفاه و نیازهای کارکنانش، پشت سر گذاشت. یادم هست مدیر دفتر دکتر اقبال که رئیس روابط عمومی شرکت نفت هم بود (امیر نویدی) ساعت 5 صبح پشت میزش بود تا نیم ساعت زودتر از دکتر اقبال در شرکت حاضر باشد و کارهای روزنامه و ملاقاتها را تنظیم کند و در بدو ورود اقبال به اطلاع او برساند. و این نویدی دیرسالی با اقبال بود و پس از درگذشت او نیز خود را کنار کشید چون بر این باور بود که بدون اقبال نمی‌تواند در جایگاه قابلی خدماتش را دنبال کند. یادم هست وقتی پس از انقلاب آقای حسن نزیه حقوقدان سرشناس و رئیس کانون وکلا به خواست کارکنان شرکت نفت و اصرار مهندس بازرگان به مقام مدیرعاملی شرکت نفت منصوب شد، تنها دو سه روز بعد در دیداری که با ایشان در دفتر مدیرعامل داشتم، از نظم و ترتیبی که در شرکت نفت وجود دارد اظهار خوشحالی کرد و یادآور شد به غیر از دار و دسته‌ای که با نام انجمن اسلامی توسط بعضی از غوغاسازان به وجود آمده و هر روز اطواری تازه ساز می‌کند (همان انجمنی که تندگویان سخنگویش بود و سرانجام وزارت نفت و بعد اسارت و مرگ در زندان صدام حسین را برایش به ارمغان آورد.) آقای نزیه امیدوار بود در دستگاهی که همه چیزش مثل ساعت کار می‌کند بتواند در حفظ منافع ملی ایران و افزایش عایدات کشور، با همکاران دلسوزش، گامهای سریع و اساسی بردارد. حیف که دوران ریاست نزیه کوتاه بود و وقتی من در امید ایران، در گفتگوئی با او و بخت انتخابش به ریاست جمهوری جمله معروفش را تیتر کردم که «من یک ایرانی مسلمانم نه مسلمان بی‌وطن»، چنان حملاتی از سوی حزب توده و دوقلوی اسلامی‌اش حزب جمهوری اسلامی و قاضی القضات ولی فقیه، صادق خلخالی و مرحوم بهشتی که نزیه و یارانش را مانع اسلامی کردن دستگاه قضائی کشور می‌دانست، علیه نزیه آغاز شد که پیدا بود به زودی به حضور او در شرکت نفت و دولت خاتمه داده خواهد شد. نزیه رفت و در پی او کوتاه زمانی مهندس معین‌فر به عنوان اولین وزیر نفت کوشید همان راه و روش را دنبال کند اما او نیز از خودی‌ها نبود و باید داماد آقای اشراقی می‌آمد و تندگویان بی‌مایه و دانش تا دستگاه نفت به صورت یک تشکیلات مافیائی در اختیار رأس قدرت قرار گیرد. (نزدیک دو دهه حسن اخوی نایب امام زمان در دستگاه نفت کنگر خورده و لنگر انداخته، چند سالی البته کارگزارانی از جانب سردار مربوطه سازندگی نیز با او همراه بودند اما بعد از مطلق العنان شدن سید علی آقا، دستگاه نفتی یکپارچه از سوی دستگاه ولایت بلعیده شد که حسن آقا آنجا بود و ناظر بر قراردادها و دریافت کننده پورسانتاژها. احمدی‌نژاد در دوره اول ریاست جمهوری‌اش، با آوردن پنج سردار به کابینه و دادن قراردادهای نان و آبدار نفتی و غیرنفتی به سپاه و به ویژه به قرارگاه خاتم‌الانبیاء که همین سردار رستم نام شمر منظر موش صولت فرماندهی‌اش را عهده‌دار بود، حمایت کامل سپاه را از خود برای دومین دوره ریاستش، تضمین کرد. در دو سال نخست دوره دوم نیز به بذل و بخشش‌هایش به سپاه ادامه داد تا اینکه بحران عزل مصلحی و درگیری با رهبر پیش آمد. سید علی آقا که رشوه‌دهی‌های رئیس جمهوری محبوب و عزیزش را به سپاه تأیید و تشویق کرده بود حالا باید سپاه را که نمک‌گیر تحفه آرادان بود به نمکدان شکنی وا می‌داشت. این کار از زبان نماینده سابقش در سپاه ذوالنور آغاز شد و بعد اندک اندک دیگران نیز به صدا درآمدند تا به جناب پرزیدنت حالی کنند پیش از آنکه متعهد به رشوه‌های او باشند دست در بیعت با مردی دارند که یکایک آنها را به دولت و عزت و درجات بالای نظامی رسانده بود. احمدی‌نژاد خیلی زود فهمید هوا پس است اما می‌تواند با یک رشوه درشت حداقل برای مدتی مشکل را حل کند. سخنگوی سپاه و نشریات وابسته به سپاه مثل جوان، یادآور شده‌اند که گزینش رستم قاسمی بعد از مذاکرات طولانی بین محمدعلی جعفری فرمانده سپاه و احمدی‌نژاد صورت گرفته است. جالب اینکه وقتی نخستین بار این خبر در یک سایت سپاه منتشر شد وابستگان احمدی‌نژاد نسبت به آن واکنش تند نشان دادند و خبر را ساختگی خواندند. اما ساعتی بعد از رأی اعتماد گرفتن رستم قاسمی، سخنگوی سپاه این مذاکرات را تأیید کرد. معلوم است که گفتگو بر سر بده بستانهای مالی و سیاسی بوده است وگرنه جعفری در مراسم تودیع قاسمی و تعیین جانشین برای او در قرارگاه خاتم الانبیاء به نوعی تحکم آمیز نمی‌گفت از این پس باید کارهای بیشتری به مقر خاتم الانبیاء واگذار شود و این مقر باید جای شرکت‌های خارجی را در قراردادهای نفتی بگیرد. پیش از وزارت، رستم خان 25 میلیارد دلار قرارداد نفت و گاز از احمدی‌نژاد گرفته بود. حالا که کارفرما و کارگزار یکی شده‌اند پیداست که سپاه از این به بعد صنعت نفت را نیز به متصرفات خود اضافه خواهد کرد. علی مطهری که در مخالفت با انتخاب قاسمی سخن گفته بود (شگفتا که شوهرخواهرش علی لاریجانی که خود ریشه در اطلاعات سپاه دارد، با توجه به خیزی که برای ریاست جمهوری برداشته، توی دهان اخ‌الزوجه زد که این مزخرفات چیست که می‌گوئی، جمع قدرت و ثروت برای سپاه مجاز است) با اشاره به اینکه همسایگان (ترکیه و پاکستان) دستگاه قدرت را از دست نظامیان در می‌آورند و نظامی‌ها روز به روز از دایره سیاسی دورتر می‌شوند آن وقت ما در ایران هر روز بیشتر آنها را آلوده سیاست و اقتصاد می‌کنیم ـ نقل به مضمون ـ .
سپاه اینک چهار ستون اقتصاد و سیاست و آموزش و امنیت را در دست دارد. فرماندهانش نیز به اندازه کافی اشتها برای بلعیدن وطن دارند. حکومت نظامی عملاً برقرار شده است. اگر جامعه مدنی در هیأت یک جنبش همه‌گیر و پویا، تکانی به خود ندهد، دور نیست در پی غیبت ناگهانی رهبر (که هر زمان می‌تواند اتفاق بیفتد) شاهد پخش اعلامیه شماره یک شورایعالی نظامی خواهیم بود. زمانی گفته می‌شد کودتای نظامی در ایران غیرممکن است. پیش از انقلاب نوع اداره ارتش، نقش شاه و نبود مصلحتی برای نظامیان در به دست گرفتن قدرت و نداشتن اختیار تکان دادن یک گروهان از سوی بالاترین مقامات نظامی از جمله دلایلی بود که برای امکان نداشتن یک کودتای نظامی، به آن اشاره می‌شد. بعد از انقلاب هم، یک نیمه تلاش نافرجام ارتش و سپس جنگ و پس از آن نیز افزودن بر قدرت سپاه و امنیتی شدن فضای کشور و وابستگی مطلق نظامیان به رژیم، تصور انجام یک کودتای نظامی را غیرواقعی کرده بود. امروز اما مراحلی از کودتا انجام گرفته است. دستهای سپاه در همه زوایای حکومت دیده می‌شود. مانده است به لقاءالله فرستادن سید علی آقا، و سپس اعلامیه شماره یک که «برای حفظ نظام و انقلاب فرزندان شما امت همیشه در صحنه، که به این آب و خاک جاودانه عشق می‌ورزند و در رگهایشان خون آریائی جاری است و جایگاه کورش کبیر را در کنار حضرت علی و آریوبرزن را در جوار حسین شهید کربلا باور دارند و معتقدند حضرت سوشیانث در روز ظهور، علمدار آقا صاحب الزمان خواهد بود، اینک که نایب امام زمان بر اثر توطئه دشمنان زودتر از موعد به استقبال امام عصر والزمان رفته، به پا خاسته و به طور موقت زمام امور کشور را بر عهده گرفته‌اند... و بعد هم وعده مبارزه با فساد، و برگرداندن اعتدال و آرامش به سیاست خارجی و برقراری روابط حسنه با همه جهان از جمله آمریکای جهانخوار و...»
بله، این سناریو را تا به حال فرزندان سپاهی شما بارها تمرین کرده‌اند. نگرانی آقای مطهری برای بخش پایانی سناریو است چون می‌داند برادران سپاه نیازی به مجلس شورای اسلامی و علی آقای لاریجانی و برادرزنش نخواهند داشت. آنها در اعلامیه شماره یک اعلام خواهند کرد این مجلس را که نماینده واقعی شما مردم شریف ایران نیست منحل کرده و به زودی انتخاباتی آزاد و تمیز بدون مداخله دست و پا برگذار می‌کنیم تا شما نمایندگان واقعی خود را به خانه ملت اعزام کنید.
این طرح را سپاه دیرگاهی است دنبال می‌کند. سپردن وزارت نفت به رستم قاسمی گام بزرگ دیگری در راه برقراری سلطه کامل سپاه بر کشور است.

شنبه 6 تا دوشنبه 8 اوت
سوریه، وحشت در خیابانها
کلاه از سر برگیریم و از دل به مردم دلاور سوریه بگوئیم در کنار شما هستیم، شهامتتان را تحسین می‌کنیم و می‌دانیم با اراده آهنینی که نشان داده‌اید پیروزی از آن شماست. در طول هفته گذشته نیز رژیم بعثی بشار الاسد، روند کشتار و شکنجه و قلع و قمع مردم سوریه را با سرعت بیشتری دنبال کرد. او گمان می‌کرد با شدت بخشیدن به سرکوبی، در آستانه ماه رمضان، مردم را وادار به سکوت و بازگشت به خانه در ماه رمضان خواهد کرد که اصولاً نظم و روند زندگی در کشورهای اسلامی به شکل عام و در کشورهای عربی به صورت خاص دگرگون می‌شود. معمولاً مردم تا نزدیکی ظهر اسلوموشن حرکت می‌کنند. بعد هم نماز ظهر است و از دو و سه بعد از ظهر هم، آماده شدن برای افطار، و بعد از افطار هم شب نشینی و گردش و برای بعضی مسجد و نماز و دعای ویژه رمضان.
گمان بشار و دار و دسته‌اش این بود که با سرکوبی مردم حما، بقیه حساب کار خود را خواهند داشت و ماه رمضان نوعی آتش بس بین مردم و حکومت برقرار خواهد شد. اما سوری‌ها رؤیای بشار را به کابوس تبدیل کردند. تظاهرات دهها و صدها هزار نفره در حمس و حما و بانیاسو دمشق و لاذقیه و دهها شهر و شهرک دیگر که به ویژه پس از شروع رمضان ابعاد گسترده‌تری یافته است، و اصرار رهبران اپوزیسیون در داخل و خارج سوریه بر اینکه تظاهرات ادامه یابد و کسی نباید وعده‌های توخالی بشار و همدستانش را باور کند، در کنار تغییراتی که در مواضع آمریکا و اروپا و حتی روسیه، در برابر رژیم جنایت پیشه بعثی مشاهده می‌کنیم، همه و همه نشان دهنده نزدیکتر شدن روز سرنگونی همدستان سید علی آقای ولی فقیه مطلقه و نظامش، می‌باشد.
بارها گفته‌ام سرنگونی بشار الاسد، برای رژیم ولایت فقیه یک فاجعه است. همین دو هفته پیش که هیأت پارلمانی ایرانی به ریاست باهنر از لبنان دیدار می‌کرد، باهنر در گفتگو با حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله یادآور شد جمهوری اسلامی و سوریه و حزب‌الله مثلث مقاومت و پایداری علیه آمریکا و صهیونیستها و اذناب محلی‌شان را تشکیل می‌دهند. رژیم سوریه ضلع اصلی این مثلث اگر سقوط کند، سید علی آقا ناچار است از طریق امدادات غیبی کمکها را به حسن نصرالله برساند. دیگر راه سوریه برای ارسال موشکهای فجر و غدیر باز نخواهد بود. دیگر نمی‌شود کیفهای مملو از دلار را به سردسته تروریستها در دمشق تحویل داد. آن روز خواهیم دید همین آقای نصرالله بلبل زبان که حاضر نیست متهمان به قتل رفیق الحریری را تحویل دادگاه بین‌المللی بدهد چگونه گربه عابد و زاهد و صلح جو خواهد شد و اگر پایش بیفتد لعنتی نیز نثار ولی فقیه خواهد کرد.

زير ذره بين

زير ذره بين

zireh.bmp

ايران و منطقه خاورميانه در هفته اي كه گذشت

Zarreh_Bin_12-08-2011.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با رشوه احمدي نژاد به سپاه٬ و خامنه اي و اشارات مثبت به اصلاح طلبان براي شركت در انتخابات مجلس آينده٬ و اعلاميه سبزها در حمايت از جنبش مردم سوريه٬ و بيانيه پادشاه عربستان در مورد اوضاع در سوريه٬ پاسخ ميدهد . ۱۲/۰۸/۲۰۱۱

Download file

راديو زمانه

zamaneh-1.gif

افزایش فشار بین‌المللی بر سوریه
syria.jpg
سراج میردامادی
نیروهای ارتش سوریه برای سرکوب مردم معترض به شهرهای تفتناز، سرمین و بنش در نزدیکی ترکیه حمله کرده‌اند و تا به امروز عده زیادی از افراد غیر نظامی در این شهرها کشته شده‌اند.پیش از این عملیات نظامی ارتش سوریه در شهر حما نیز منجر به کشته شدن ده‌ها نفر شده بود. با افزایش سرکوب مردم معترض، فشارهای بین‌المللی بر سوریه نیز شدت گرفته است: روز چهارشنبه 15 اوت، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، روز چهارشنبه از سوریه خواست تا برخورد خشونت‌آمیز با تظاهرات‌کنندگان را متوقف کند. به عقیده او «سوریه تفنگ‌هایش را به سوی مردم خودش نشانه گرفته است». در همین روز، وزیر خارجه ترکیه، احمد داووداغلو، نیز با رئیس جمهوری سوریه، بشار اسد با هدف برخی اصلاحات در کشور سوریه در دمشق دیدار کرد.به این بهانه گفت‌وگویی با علیرضا نوری‌زاده، نویسنده و کارشناس مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه انجام داده‌ایم...
Download file


وزیر خارجه مصر، محمد عمرو، نیز خواهان پایان بخشیدن به برخوردهای خشونت‌‌آمیز دولت سوریه با غیرنظامی‌ها شده است. پیش از این، عربستان سعودی، کویت و بحرین نیز سفرای خود را از سوریه فراخواندند و سازمان ملل با انتشار بیانیه‌ای، سرکوب مردم معترض توسط دولت سوریه را محکوم کرد. با این حال، حتی در پی افزایش فشارهای بین‌المللی بر دولت سوریه، ارتش این کشور همچنان به سرکوب بی‌توقف مردم غیر نظامی ادامه می‌دهد.
سیر تحولات در سوریه وارد مراحل جدیدی شده است. از یکسو، سرکوب خونین در شهرهای مختلف هم‏چنان ادامه دارد و از سوی دیگر عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی سفرای خود را از سوریه فراخوانده‏اند. تحلیل و ارزیابی شما از آخرین تحولات در سوریه چیست؟
علیرضا نوری‌زاده: برخلاف لیبی که اتحادیه عرب خیلی سریع تصمیم گرفت و حتی عملیات ناتو و حمله به لیبی را به نوعی تشویق کرد، در مورد سوریه وضع بسیار پیچیده‏تر بود
اولاً سوریه جایگاه خاصی در جهان عرب دارد. به قول خودشان «قلب تپنده عربیت» است و در پناه شعارها و بازی‌های‏ سیاسی‏ رژیم سوریه طی ۴۰ سال گذشته یا بیشتر، دمشق به عنوان پایتخت رادیکا‏ل‏های عرب و «جبهه ممانعت»، جبهه‏ای که نمی‏خواست با اسراییل، با شرایط اسراییل صلح کند، خود را حداقل به افکار عمومی عرب و به نیروهایی که ادعای مترقی بودن و چپ بودن داشتند، قبولانده بود. بنابراین تصمیم‏گیری راجع به سوریه کار مشکلی بود.
از سوی دیگر، عوامل و وابستگان سوریه همه‌جا بودند و نوعی روابط شخصی بین خانواده حاکم در سوریه و بعضی از خانواده‏های حاکم در دیگر کشورهای عربی وجود داشت. برای نمونه ملک عبدالله، پادشاه سعودی، هم مادرش سوری است و هم همسر نخست‏اش که فرزند بزرگ‏اش «امیر متعب» از اوست. هم‏چنین خواهر همسر رفعت اسد، برادر حافظ اسد بود.
بنابراین به نوعی این ارتباطات فامیلی و ارتباطات عمیق تاریخی باعث می‏شد که مثلاً دولتی مانند عربستان سعودی، همیشه به یاری سوریه برود. منتها وقتی سوری‏ها رفیق حریری را کشتند (یعنی به احتمال قوی سوری‏ها پشت قضیه بوده‏اند)، روابط یخ‏زده شد و چندسالی عربستان اعتنایی به سوریه نمی‏کرد تا بعد از این‏که در لبنان انتخابات شد و گروه «چهارده مارس» برنده شدند و دولت سوریه عملاً تشکیل کابینه را از طریق عوامل‏اش مانند حزب‏الله، ژنرال اون و گروه‏های کوچک دیگر، معطل کرده بود.در نتیجه ملک عبدالله سوریه را بخشید و به دمشق رفت و همراه بشار اسد به لبنان رفتند و کابینه تشکیل شد. منتها بعد سعودی‏ها دیدند که سوریه عملاً باز از طریق عوامل‏اش کابینه را فلج کرده است و سرانجام هم کابینه را ساقط کرد. این‏جا بود که روابط دوباره به حالت برودت برگشت.
با این همه، سعودی‏ها با نگرانی اوضاع سوریه را دنبال می‏کردند و فقط وسایل ارتباطی‏شان مانند کانال مهم «العربیه» که وابسته به سعودی است و همین‏طور کانال «الجزیره» وابسته به قطر در دوحه بودند که جانب مردم را گرفته بودند و بیشترین و شامل‏ترین و کامل‏ترین پوشش را از رویدادهای سوریه ارائه می‏دادند.
بعد از کشتار حما و بعد از این‏که سعودی‏ها به عنوان خادم حرمین شریفین و قطب جهان اسلام زیر فشار افکار عمومی قرار گرفتند و دیدند که جهان هم دارد موضع خود را نسبت به سوریه عوض می‏کند، آن‏ها موضع جدیدی اتخاذ کردند. با این همه، اگر به پیام ملک‏عبدالله توجه کنید، می‏بینید سرشار از نصیحت است و هنوز نقطه پایان بر کارنامه‏ یا زندگی دولت سوریه نگذاشته است.
در همین مسیر، شاهد موضع‏گیری ترکیه نیز هستیم. موضع‏گیری ترکیه، همسایه سوریه را چگونه ارزیابی می‏کنید؟
ترکیه وضع دیگری دارد. ترکیه در طول پنج، شش سال اخیر، آن‏قدر به سوریه نزدیک شد که دوباره‏ گفته می‏شد، سوریه به نوعی برگشته به دوران تحت‏الحمایگی عثمانی. ترک‏ها در همه جا حضور داشتند و روابط پر از تنش 30، 40 ساله این دو کشور که با گرفتن استان اسکندرون توسط ترک‏ها و حمایت سوریه از اوجلان همه‏گاه تیره بود، به سرعت شفاف شد.
در این سال‏ها، ترک‏ها در ابعاد گسترده وارد سرمایه‏گذاری در سوریه شدند، روابط استراتژیک برقرار کردند، بین سوریه و اسراییل پادرمیانی کردند و حتی مذاکرات غیرمستقیم‏شان را سرپرستی کردند.
به همین دلیل برای ترک‏ها خیلی سخت بود؛ از یک طرف تعهدات بین‏المللی‏شان، تعهدات در برابر اتحادیه اروپا، عضویت‏شان در ناتو و این‏که علاقه‏مند هستند که به اتحادیه اروپا بپیوندند، الزاماتی را برای‏شان ایجاد کرده بود که با حمایت از رژیم سرکوب‏گر سوریه هم‏خوانی نداشت. از طرف دیگر هم فشارهای تهران بود و تهدیدهای جمهوری اسلامی که یک‏سره دست در دست رژیم سوریه گذاشته است.
این است که ترک‏ها تا به‏حال کج‌دار و مریز رفتار کرده‏اند. از یک سو برای پناهندگان سوریه اردوگاه درست کرده‏اند، ولی با این‌همه سعی می‏کردند به قول عرب‏ها، مانند معاویه که معروف به این امر است، رشته‏هایی که هنوز ارتباط را نگاه می‏دارد، از دست ندهند.
ولی آن‏چه نخست‏وزیر ترکیه چند روز پیش در یک جلسه افطار و تحت این ضرب‏المثل عربی اعلام و نقل کرد که «آن‏که ضربه‏ای می‏زند، ضربه‏ای نوش‏جان خواهد کرد»، اخطاری بود به دمشق و امروز داوود اوغلو، وزیر خارجه یا به قول خود ترک‏ها «کیسینجر ترکیه» حامل پیام خیلی جدی‏ای برای بشار اسد است.
من فکر می‏کنم این آخرین پیام از جانب ترک‏ها به رژیم سوریه است و ترک‏ها در پرتو پاسخی که خواهند گرفت (که به نظر من پاسخی مایوس‌کننده برای آنکارا خواهد بود)، به کشورهای عربی و کشورهای غربی در برقرار کردن عزلت کامل علیه رژیم بشار اسد می‏پیوندند.
نوری‌زاده: الان ابعاد کشتار به گونه‏ای بالا رفته و فریاد مردم سوریه به گونه‏ای بلند شده که دیگر آقای اوباما یا رهبران اروپایی نمی‏توانند آن را بدین‌گونه توجیه کنند که: ما مجبوریم با گرگی که می‏شناسیم سر کنیم و تلاش کنیم که داندان‏ها و پنجه‏های‏اش را بکشیم، ولی میدان را به دست گرگ‏های ناشناخته ندهیم.
از موضع‏گیری کشورهای عربی و ترکیه که بگذریم، موضع‏گیری اروپا و امریکا به اندازه این کشورها، در برابر سوریه شفاف و صریح نیست. چرا اروپا و امریکا هم‏چنان با محافظه‏کاری با سرکوب خونین مردم در سوریه برخورد می‏کنند؟
رژیم‏های عرب در طول ۳۰ سال اخیر این فرضیه‏ را به نوعی به غربی‏ها قبولانده بودند که اگر ما برویم، اسلامی‏ها جای ما را می‏گیرند. البته بطلان این فرضیه در تونس و مصر ثابت شد و درست است که الان می‏بینیم اسلامی‏ها در مصر به میدان آمده‏اند، اما هنوز نمی‏توانیم بگوییم که تغییر حسنی‏ مبارک، منجر به روی کار آمدن نظامی شبیه جمهوری اسلامی یا نظام طالبانی خواهد شد.سوری‏ها و یا حتی رژیم لیبی روی این مسئله سرمایه‏گذاری کرد‏ه‏ بودند. سوری‏ها با هوشمندی بیشتری از این ماجرا استفاده کردند. تجربه‏ حما در سال ۱۳۸۲ برابر چشم همه بود. ۲۰هزار کشته در حما نشانه قدرت‏ اسلامی‏ها بود. آن‏ها آن‏قدر قوی بودند که ۲۰هزارتای آن‏ها کشته شدند. این است که تصور این‏که دوباره سوریه از این ثبات به ضرب سرنیزه بیرون بیاید، به دوران هرج و مرج برسد و اسلامی‏ها روی کار بیایند، اسباب نگرانی بود.
ضمن این‏که عامل اسراییل را فراموش نکنید. اسراییل حداقل تا یک ماه پیش، به شدت مخالف هرگونه کمک به تزلزل رژیم سوریه بود. اسراییلی‏ها بر این باور بودند که رژیم بشار بزرگ‏ترین متحد آن‏هاست. برای این‏که از سال ۱۹۷۳ اجازه نداده است یک گلوله از جولان به سوی اسراییل شلیک بشود.
این‏ها همه عواملی بودند که غرب را به تردید وامی‏داشت، ولی الان ابعاد کشتار به گونه‏ای بالا رفته و فریاد مردم سوریه به گونه‏ای بلند شده که دیگر آقای اوباما یا رهبران اروپایی نمی‏توانند آن را بدین‌گونه توجیه کنند که: ما مجبوریم با گرگی که می‏شناسیم سر کنیم و تلاش کنیم که داندان‏ها و پنجه‏های‏اش را بکشیم، ولی میدان را به دست گرگ‏های ناشناخته ندهیم.
به همین دلیل، تا به حال سعی کرده‏اند با نصیحت، اخطار و با برقراری تحریم‏ها رژیم سوریه را وادار به نرمش کنند، اما این روند تاکنون موفق نبوده است
از این به بعد باید منتظر شدت گرفتن واکنش‏ها و موضع‏گیری‏ها باشیم. به‏خصوص بعد از آن‏که شورای امنیت هم این قطعنامه‏ی نسبتاً آرام را با حمایت روسیه و چین منتشر کرده است.

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

پنجشنبه ۱۱/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

چهار شنبه ۱۰/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۰۹/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۰۸/۰۸/۲۰۱۱

تصوير : بخش اول
Download file

تصوير : بخش دوم
Download file

صدا: بخش نخست :
Download file

صدا: بخش دوم
Download file

بيانيه اعلام موجوديت و فراخوان انجمن بين‌المللی روزنامه‌نگاران ايرانی

انجمن بين‌المللی روزنامه‌نگاران ايرانی؛ در آستانه سالروز انقلاب مشروطيت؛ فعاليت رسمی خود را آغاز می‌کند.

تشکيل انجمنی برای گردهم آئی روزنامه‌نويسان ايرانی با هر انديشه و اعتقاد و سليقه، برخاسته از نياز روز جامعه ايران است که اکنون در سراسر جهان پراکنده‌اند.
هيات موسس انجمن بين‌المللی روزنامه‌نگاران ايرانی (که تا زمان برگزاری نخستين مجمع عمومی وظيفه شورای دبيران موقت را هم بعهده دارد)؛ ترکيبی از چند نسل روزنامه نويسان ايرانی است. روزنامه‌نگارانی که از نحله‌های فکری متفاوت و افق‌های سياسی – اجتماعی ناهمگون می‌آيند و برپائی انجمن را ادامه تلاش روزنامه‌نويسان ايران برای داشتن نهادی مدنی و مستقل می‌دانند...

سنديکای نويسندگان و خبرنگاران مطبوعات ايران و انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايرانی دو نهاد مدنی شکل گرفته توسط روزنامه‌نگاران ايرانی در دو دوره مختلف تاريخی‌اند که هر دو با بن‌بست استبداد روبرو شدند و راه فعاليت را بسته ديدند. اعضای هيات موسس انجمن بين المللی روزنامه‌نگاران ايرانی، که اکثريت قريب به اتفاق آنها عضو يکی ازاين دو نهاد و يا ديگر نهادهای بين‌المللی روزنامه‌نگاری هستند و يا بوده‌اند، با بزرگداشت همه تلاش‌های پيشين، سازماندهی جديدی را بر اساس شرايط نوين ضروری يافته‌اند. در شرايط کنونی، متاسفانه ميهن ما براساس بيانيه‌های متعدد سازمان گزارشگران بدون مرز به بزرگترين زندان روزنامه‌نويسان تبديل شده و چنانچه استناد کميته حفاظت از خبرنگاران حاکی است، بسياری از روزنامه‌نويسان ايرانی بندی استبداد هستند. استبدادی که سبب شده‌است تا جمع کثيری از روزنامه‌نگاران ايرانی کشور را ترک کنند و به فعاليت در نقاط مختلف جهان و در رسانه‌های گوناگون مشغول شوند. به اين جمع متکثر از نظر عقايد و نظريات و سليقه‌ها بايد روزنامه‌نگاران ايرانی الاصل را هم افزود که روز بروز حضور بيشتری در رسانه های غير فارسی زبان پيدا می‌کنند.
هيات موسس انجمن بين المللی روزنامه‌نگاران ايرانی با اين باور که همه روزنامه‌نگاران ايرانی با تمامی سلايق و علائق زير نام ايران و آزادی ايران و در متن حقوق بشر، قوانين مدنی و اصول حرفه‌ای روزنامه‌نگاری به هم می‌رسند، از يک سال پيش فعاليت خودرا برای تشکيل انجمن آغاز کرد.
اکنون، پايه های تشکيلاتی انجمن ريخته شده، تدابير برای نامزدی آن درانجمن بين المللی روزنامه‌نگاران به ثمر نشسته، و نسخه پيشنهادی اساسنامه و فرم درخواست عضويت آماده شده‌است.
هيات موسس برخود فرض می داند از فدراسيون بين المللی روزنامه نگاران، سنديکای روزنامه نگاران ايتاليا، سنديکای روزنامه نگاران دانمارک، سازمان گزارشگران بدون مرز، خانم گلنوش نيک نژاد و آقای اميد حبيی نيا برای همکاری در شکل گيری انجمن سپاسگزاری کند.
هيات موسس با احترام به همه جانباختگان راه آزادی بيان و قلم در ايران و به ياد بلندروزنامه‌نويسان دربند، از همه اهالی رسانه‌های ايرانی دعوت می‌کند به انجمن خود بپوندند.
هيئت موسس موقت انجمن بين المللی روزنامه نگاران ايرانی:
نوشابه اميری (رئيس)
عليرضا نوری زاده (نايب رئيس)
احمد رافت (خزانه دار)
نيک آهنگ کوثر (بازرس)
هوشنگ اسدی
کامبيز فروهر
روزبه امير ابراهيمی

سايت بي بي سي - ويژه دكتر شاپوربختيار

روایت 'محاکمه' شاپور بختیار در مجله امید ایران

علیرضا نوری زاده
روزنامه نگار و سردبیر مجله امید ایران پس از انقلاب

110802141254_bakhtiar_omideiran_224x280__nocredit.jpg
جلد مجله امید ایران
از آن لحظه تلخی که خانم پری کلانتری، منشی نخست وزیر از دکتر پرسید:"آیا عصر باز می گردید؟" و او تنها گفته بود: "باز می گردم"، تا خبر تکان دهنده ای که محمد شریف در مدرسه رفاه به من داد که "دکتر را گرفتند"، چهار روز فاصله بود و من در این مدت دقیقه ای غافل از او نبودم. آیت الله، بیابانی اش خوانده بود و پیدا بود اگر به دام می افتاد، کلکش را خیلی زود می کندند.

با دکتر شاپور بختیار هزار سال آشنا بودم. سال های کودکی و نوجوانی که در زمان آزادی های گاه طولانیش از زندان یا در خانه جهانشاه خان ، یا در محضر پدر و دوسه بار در منزلش چنان سالک مجذوبی چشم به دهانش می دوختم تا آن روز پرشکوه جلالیه که دکتر توصیه های جبهه ملی را نادیده گرفت و سخت به آمریکا حمله کرد و حنجره ها و دست های هزاران انسان به تکریم و تاییدش میدان سواری را به لرزه آورد ، برایم به نمادی بدل شده بود که سر و گردنی از همه بلندتر بود...

110802141408_bakhtiar_omideiran2_224x280__nocredit.jpg

مطالب مرتبطصفحه ویژه؛ بیستمین سالگرد قتل شاپور بختیارچرا بخت با شاپور بختيار يار نشد؟کابینه بختیار؛ آن چند روز و آن چهارده نفرلینک‌های مرتبط
موضوعات مرتبطسیاست ایراناو بود که با آن حافظه غریب و در سینه داشتن صدها شعر، سیاه مشق مرا نیز می خواند و به مهر تشویقم می کرد که حافظ بخوانم.

پس از غیبت چهار ساله ام در سفر به انگلیس، وقتی با پیکر بی جان پدر به تهران بازگشتم، در مجلس یادبود پدر دیدمش با چشمانی پر از اشک و حسرت، و بار دیگر در بازگشت نهایی به وطن، نامه اش به پادشاه که امضای دکتر کریم سنجابی و داریوش فروهر را نیز بر پای خود داشت، گواهی بود بر آنکه هنوزم آن نفس ها آتشین است.

از شرح هفته ها و روزهای بعد می گذرم که بسیارش گفته ام. اما آن شبی که پس از حضور در خانه استاد غلامحسین خان صدیقی افسرده بیرون زدم و یکسره تا خانه دکتر راندم، شبی ناگفته است. شاه، شرط دکتر صدیقی را برای ماندن در وطن، "در کیش یا رامسر" نپذیرفته بود و یک هفته حرف و بحث و سایه های امیدی ناگهانی به برون رفت از بحران، دود شده بود و به هوا رفته بود.

به خانه د کتر که رسیدم توی شاه نشینی که بر بلندای دیوارهایش اشعار خواجه شیراز نقش بسته بود، با تنی از یاران یکدله اش خلوت کرده بود. گفتم:" دکتر صدیقی می گوید شما نخست وزیری را پذیرفته اید! خبرش را بنویسم؟"

دکتر گفت:" می روم خانه سنجابی، دوستان جمعند. بعد که خبر شدند، می توانی خبر اختصاصی اش کنی در شماره فردای اطلاعات."

بعد درنگی کوتاه کرد و گفت:" اگر ماشین داری، باهم می رویم ."

***

من مرغ طوفانم نیندیشم ز طوفان
موجم نه آن موجی که از دریا گریزد

با این بیت، حکایت ۳۷ روز پس از ۳۷ سال زندان و دلهره ومخالف خوانی و امید به تشکیل حکومت ملی آغاز شد. هر روز این ۵ هفته با دکتر دیدار داشتم. به همین دلیل نیز روزنامه اطلاعات دو برابرکیهان مصاحبه و خبر از دکتر بختیار منتشر کرد .
110802141526_bakhtiar_omideiran2_304x171__nocredit.jpg
مجله امید ایران
خانم کلانتری زنگ می زد بیا که دکتر نیم ساعت ملاقاتی ندارد و من به سرعت می رفتم و با خبری یا کلامی از دکتر به روزنامه باز می گشتم.
روز آخر نیز به همین دلیل به نخست وزیری رفته بودم. دکتر ناهارش را نیمه تمام گذاشت و به اصرار سرهنگ ضرغام، رئیس دفترش و فرمانده گارد نخست وزیری، حاضر به رفتن شد که انقلابیون از راه می رسیدند .

چهار روز بعد، حکایت دستگیری کسی که شبیه او بود با کت و شلوار پیچازی را در اطلاعات نوشتم. وقتی محمد شریف ( سفیر بعدی جمهوری اسلامی در کنیا و آفریقای جنوبی و سرکنسول در عربستان، پسر حاج میرزا عبدالله شاهرودی) در مدرسه رفاه خبر را داد، وحشت زده به طبقه سوم رفتم که مهندس بازرگان با یارانش – که وزرای او شدند – جلسه داشت. با همه گلویم گفتم:" آقای مهندس! می گویند دکتر بختیار را گرفته اند."

آزاد مرد، لحظه ای درنگ نکرد و به سرعت پایین رفت. صادق خلخالی مدعی شد که مهندس، دکتر را از مهلکه بیرون برده است. اما اطلاعیه رسمی از دستگیری فردی شبیه به دکتر می گفت .

شور انقلاب در شهر جاری بود و بی خبری از دکتر با دلهره ای که رهایت نمی کرد. حالا هرشب دسته ای از ژنرال ها و رجال عصر پدر و پسر اعدام می شدند.

روزی به فکرم رسید که سلسله مطالبی را در باره روزهای پیش از انقلاب در قالب یک پاورقی در مجله امید ایران که حالا سردبیریش را بر عهده داشتم بنویسم. مرحوم صفی پور، مدیر مجله، فکرم را خیلی پسندید.

چنین بود که گزارش روایت " آخرین روزهای شاه " آغاز شد به قلم " یک سیا ستمدار بازنشسته". دو سه هفته بعد که دیدار دکتر صدیقی با شاه را نوشتم، از یکسو همسر گرامی ایشان قدم رنجه کرده با یادداشتی از استاد به دفترم آمدند که "من با پادشاه به درشتی که شما نوشته بودید، سخن نگفتم گلایه هایم در نهایت ادب بود ..." هفته بعد توضیح استاد را با پوزش از ایشان چاپ کردم . واز سویی دیگر، دو روز بعد از انتشار مجله یکی از یاران دکتر بختیار به دیدنم آمد با نامه ای از دکتر، عباراتی چند با این مضمون که" وقتی نوبت دیدار من شد، مطالبی به فلانی می دهم که اشتباهی چیزی ننویسی."

چنان از دیدن دست خط دکتر به وجد آمدم که همه روزم به شادمانی گذشت. همان شب فکر کردم حالا که می شود به نوعی با دکتر در تماس بود، برایش مطلب جداگانه ای ترتیب دهم. فردا به همان رابط حزب "ایران" ی زنگ زدم و جایی قرار گذاشتیم.

آنجا فهمیدم که او دکتر را ندیده و نامه را از ویوین، دختر دکتر، گرفته است. قرار گذاشتم که من مطلب را شروع کنم و بعد او از طریق ویوین سوال ها ی مرا به دکتر و پاسخ های او را به من برساند.

محاکمه دکتر بختیار در مجله امید ایران این گونه آغاز شد. من، هم رئیس دادگاه بودم، هم دادستان وهم وکیل مدافع بختیار.

هر آنچه را دیگران در باره اش گفته بودند، به عنوان سخن شاهدان دادستان ( اگر منفی و علیه دکتر بود) و شاهدان وکیل مدافع ( اگر به نفع او و در تایید او عنوان شده بود) در دادگاه فرضی عرضه می کردم.


مجله امید ایران
این محاکمه آنچنان مورد توجه قرار گرفت که تیراژ مجله به سرعت دو و سه برابر شد، به گونه ای که هر شماره گاه مجبور به دو نوبت تجدید چاپ می شدیم.

بعضی از دوستان و علاقه مندان به دکتر بختیار، از جمله خانم مهشید امیرشاهی، مهندس مهدی بازرگان نخست وزیر دولت موقت، حسن نزیه که مدیرعامل شرکت نفت و رئیس کانون وکلا بود و دریادار دکتر مدنی وزیر دفاع و بعد فرمانده نیروی دریایی و استاندار خوزستان، احمد خلیل الله مقدم، زنده یاد رضا حاج مرزبان مشاور دکتر بختیار در امور امنیت ملی و ... شخصا با گفته ها و یا یاداشت هایشان به من، به نفع دکتر شهادت دادند.

چهار هفته بعد از شروع دادگاه فرضی، همان یار دکتر به سراغم آمد. غروبی گرم بود و بی صدا به همراهش روان شدم. تاکید کرد با تاکسی برویم. تا میدان ونک رفتیم و بعد پیاده تا محلی که با رابط اصلی قرار گذاشته شده بود. ساعتی بعد، در اتاقی نیمه تاریک در آپارتمانی ساده در برابر دکتر نشسته بودم. یک دریا سخن و سوال داشتم و او از اینکه مردم حالا کم کمک دریافته اند او راست می گفت و "دیکتاتوری نعلین از دیکتاتوری چکمه" هزار بار بدتر است ، شادمان بود.

مطالبی در باره گذشته و دوران مبارزات و روابطش با دکتر مصدق گفت که در شماره های بعد مجله در تصویر شخصیت دکتر بختیار، از آنها استفاده کردم.

"امید ایران"، بعد از ۷ ماه در شماره ۲۹ دوره جدید توقیف شد. بهانه این بود که این مجله و "تهران مصور" و "سپید وسیاه" و "فردوسی" و...هنگام توقیف دائمی شان در زمان شاه از دولت سرقفلی مجله شان را گرفته اند. مرحوم صفی پور حتی یک ریال دریافت نکرده بود. در باره او وقتی پاسخی نیافتند، یک دوره وکالت مجلس او را بهانه کردند. اما دوستی قدیمی در وزارت ارشاد خبر داد که از بیت اشاره ای آمد که اینها دارند بختیار را تبرئه می کنند؛ صدایشان را خاموش کنید و کردند .

***

در پاریس سه ماه بعد در شماره ۱۷ بولوار راسپیل، دکتر بختیار را دیدم. مرحوم عبدالرحمن برومند، گیو یکی از پسران دکتر، معاونان من در "امیدایران" علی زائرزاده و سیاوش خورشیدی هم با من بودند.

دکتر خبر داد که برای نخستین بار قرار است مهشید امیرشاهی هم ناهار میهمان او باشد. این نخستین دیدار دکتر با بانویی بود که در آن هیاهوی امام زدگی از بختیار دفاع کرده بود. نیمی از بحث ما در باره دادگاهی بود که پایان آن و حکمش معلوم نشد چون مجله را بستند، اما در نگاه اغلب خوانندگان، دکتر بختیار به همان سرفرازی از دادگاه بیرون آمده بود که من در کودکی در میدان جلالیه اش دیده بودم .

لينك صفحه در بي بي سي
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/08/110802_l78_bakhtiar_20th_anniv_alireza_nourizadeh.shtml

تفسير هفته

تفسير هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

آخرين سردار مشروطه با گلوي بريده

Download file

تفسير خبر

تفسير خبر

Zarreh_Bin-05-08-2011.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده٬ ودكتر محسن سازگارا در رابطه با سالروز انقلاب مشروطيت واظهارات رفسنجاني؛ سالروز ترور دكتر شاپور بختيار؛ مصاحبه احمدي نژاد با يورو نيوز؛ راي اعتماد به وزير جديد نفت و ... به پرسشهاي جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند. ۰۵/۰۸/۲۰۱۱

تصويردانلود:
Download file

صدا:
Download file