Friday, April 2, 2010

تفسير هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

ديدار باراك اوباما ونيكولاي سركوزي

Sarkozy_ Obama-2010.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با ديدار باراك اوباما ونيكولاي سركوزي٬ ونيز سفر سعيد جليلي به چين٬ پاسخ میدهد.۰۱/۰۴/۲۰۱۰

Download file

راديو زمانه

گفتگو با علی‌رضا نوری‌زاده، پیرامون تشکیل کابینه‌ی جدید دولت در عراق
«تشکیل دولت علاوی، به نفع عراق و ایران است
حسین علوی
alavi@radiozamaneh.com
Allavi.jpg

ایاد علاوی رهبر ائتلاف العراقیه که بیشترین آرا در دومین انتخابات پارلمانی عراق را کسب کرده است، می گوید که ایران با دخالت خود در صحنه سیاسی عراق، مانع تشکیل دولت از سوی وی می شود. او دعوت همه احزاب بزرگ عراق برای تبادل نظر در ایران و عدم دعوت از ائتلاف العراقیه را دلیل این دخالت می داند. دکتر عیرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحلیل گر مسائل منطقه می گوید که پذیرش دعوت تهران از سوی احزاب عراقی، موجب بی اعتباری آن ها شده است...

صدا
Download file

بگذارید سؤال را این‏گونه پاسخ بدهم؛ اگر اعتبار آقای ایاد علاوی به خاطر تعداد کرسی‏هایی که در انتخابات به‏دست آورده ۵۰درصد بود، به خاطر نرفتن به تهران به ۷۰درصد رسید و اگر آقای مالکی ۵۰درصد اعتبار داشت، این اعتبار به ۳۰درصد تنزل پیدا کرد.
به معنای دیگر، تصور کنیم در ایران انتخاباتی صورت گرفته و رؤسای فراکسیون‏ها و یا ائتلاف‏هایی که دارای آرای بالا هستند، به‏شتاب به بغداد رفته‏اند و در بغداد برای تشکیل کابینه در ایران مذاکره می‏کنند. بغداد هم به گروهی که کرسی کم‏تری دارد، اصرار می‏کند که به گروهی که کرسی بیشتری دارد بپیوندد تا بتوانند به اتفاق مجموعه‏ای که متعلق به یکی از اقوام ایرانی (مثلا کردها) است، دولت را تشکیل بدهند. این منظر خیلی زشت است!

علی‌رضا نوری‌زاده، تحلیل‌گر مسائل سیاسی

این حالت به خصوص در عراقی که طی سال‏های اخیر اکثر گروه‏های سیاسی به این متهم می‏شدند که به علت اشغال عراق و همکاری با امریکا روی کار آمده‏اند و دست‏کم در طول یک سال و نیم اخیر تلاش می‏کرده نشان بدهد مستقل است و امریکایی‏ها نیز نیرویی در حال خروج از عراق هستند، بسیار منظر زشتی دارد. حتی روزنامه‏ای مانند «صبا» که روزنامه‏ای نیمه‏رسمی در عراق است و یا تلویزیون رسمی دولت عراق «العراقیه» با شرم حضور از بودن این آقایان در ایران یاد می‏کردند.
یعنی برداشت منفی نسبت به سفر این نمایندگان به تهران در پایگاه اجتماعی و سیاسی خود احزاب شیعه رخ داده است؟
کاملاً؛ این احزاب بارها متهم ‏شده‏اند که رو به قبله‏ی تهران نماز می‏خوانند. اما آن‏ها مدعی بودند که ابداً چنین نیست. با ایران روابط دوستانه دارند، اما اصلا از ایران دستور نمی‏گیرند. حتی آقای المالکی در طول دوران نخست‏وزیری خود، حداقل یکی دوبار از خود کمی استقلال نشان داد. در عملیات بصره و یا چند تصمیم‏گیری دیگر نشان داد که سعی می‏کند مستقل عمل کند.
اما تصویر او در یکی از سفرهایش به ایران، در کنار آقای خامنه‏ای وقتی کراوات خود را باز کرد، خیلی به اعتبار او لطمه زد و برای مخالفان‏اش مستمسکی شد که بگویند او حتی حاضر است ضوابط خامنه‏ای را بپذیرد و برای جلب نظر او، به آن شکل به دیدارش برود.
اما از سوی دیگر مطرح می‏شود که علاوی و «ائتلاف العراقیه» در بین کردها و شیعه‏ها دارای چنان نفوذ و اعتباری نیست که بتواند ائتلافی برای تشکیل دولت برقرار کند و با توجه به این که اگر طبق قانون اساسی عراق ایشان نتواند ظرف یک ماه دولت را معرفی کند، رییس جمهور از ائتلاف دیگری برای تشکیل دولت دعوت خواهد کرد، شاید این مشکل ارتباطی با سفر نمایندگان گروه های شیعی به تهران نداشته باشد. این‏طور نیست؟
اولاً این یک فرضیه است که اصلا هم درست نیست؛ آقای ایاد علاوی خود شیعه است. در ثانی، تمام نیروهای تحصیل‏کرده و نیروهای قائل به جدایی دین از حکومت طرف‏دار علاوی هستند. در فهرست علاوی شیعیان، سنی‏ها، مسیحی‏ها و کردها، همگی حضور دارند و این نشان‏دهنده‏ی آن است که نگاه لیبرال‏مسلک آقای دکتر ایاد علاوی امروز در عراق خریداران بسیاری دارد.
شکست اهل عمائم در این انتخابات، نشان می‏دهد که مردم عراق به احزاب دینی توجهی ندارند. علی‏رغم این که آقای مالکی و دیگر گروه‏های شیعه از دو ماه پیش جنجال به راه انداختند که علاوی می‏خواهد بعثی‏ها را برگرداند و از زمان عاشورا در مجالس روضه‏خوانی و حسینیه‏ها چنین تبلیغاتی را شروع کردند، تعداد شیعیانی که به آقای علاوی رأی دادند، ده‏ها بار بیشتر از تعداد سنی‏هایی است که به آقای مالکی رأی دادند.
خود این امر نشانه‏ی آن است که آقای علاوی موفق شده در آحاد مختلف جامعه‏ی عراق طرف‏دار پیدا کند. حزب ایشان در بصره برنده داشته است. در شهرهای دیگری مانند کربلا و نجف، علیه او تبلیغات زیادی کرده بودند که ایشان بعثی است و می‏خواهد بعثی‏ها را برگرداند. در صورتی که علاوی نزدیک بود به دست صدام حسین کشته شود و اگر در جوانی در دانشکده‏ی پزشکی بعثی بوده، بعدها علیه حزب بعث بلند شده است.
در حالی که در فهرست آقای مالکی یا در فهرست آقای حکیم، ده‏ها تن از بعثی‏هایی که تا روز آخر حکومت صدام کار می‏کردند، حضور دارند. آقای علی الدباغ، سخن‏گوی دولت عراق تا لحظه‏ی آخر روی کار بودن صدام، مشغول کار بوده است.
بعضی خبرها حاکی از آن است که نمایندگانی از گروه‏های شیعی که به تهران رفته‏اند، دیداری هم با مقتدی صدر داشته‏اند. این خبر تا چه حد می‏تواند درست باشد؟ و در مجموع فکر می‏کنید دیدار این نمایندگان در تهران چقدر در روند ائتلاف‏های آینده تاثیر خواهد گذاشت؟
کردها و طرف‏داران مقتدی صدر در انتخابات عراق به قول معروف «پادشاه ساز» هستند. چون فرضاً اگر آقای علاوی بتواند با ائتلاف ملی آقای جعفری و حکیم کنار بیاید، به کردها نیاز دارد. یا اگر آقای مالکی بتواند کردها را جذب کند، در عین حال به گروه آقای حکیم-جعفری احتیاج پیدا خواهد کرد.
منتها صدری‏ها با داشتن حداقل ۳۰ کرسی می‏توانند حرف آخر را بزنند و صدر تا کنون تمایلی به روی کار آمدن المالکی نشان نداده است. با او میانه‏ی زیاد خوبی ندارد. روز گذشته یکی از سخن‏گویان‏اش اعلام کرد که آقای صدر می‏خواهد به آرای عمومی مراجعه کند که کدام یک از این چهره‏ها نخست‏وزیر شوند.
البته مذاکراتی که در تهران صورت گرفته، به نظر من، مهم بوده و می‏تواند تاثیرگذار باشد. همان‏طور که آقای علاوی اعلام کرد که ایران دارد عملاً در انتخابات دخالت می‏کند و هدف‏اش جلوگیری از نخست‏وزیری ایشان است.
تفسیر جدیدی هم که دارند از قانون اساسی می‏کنند و یا حمله‏ای که توسط مجموعه‏‏ی تحت رهبری آقای چلبی و آقای علی علامی به راه افتاده که پنج تن از برندگان فهرست آقای علاوی بعثی بوده‏اند، در همین جهت است. در حالی که آقای علامی خود به جرم تروریسم و ارتباط با ایران در زندان بوده است و در انتخابات ۳۴۰ رأی به‏ دست آورده است.
این است که مذاکرات تهران در عین حال که تاثیر دارد و می‏تواند منجر به آن شود که آقای مالکی یا یکی از آن مجموعه روی کار بیاید، ولی در عین حال باعث شد که به آبرو و اعتبار این گروه نزد بسیاری از مردم در عراق لطمه وارد شود.
پیش‏بینی شما این است که آقای ایاد علاوی در ائتلاف با گروه جعفری- حکیم یا گروه‏های دیگری، موفق خواهد شد دولت را تشکیل بدهد؟ یا احتمال آن در حال حاضر ضعیف است؟
من معتقدم که در حال حاضر، هر پیش‏بینی‏ای می‏تواند در عراق با علامت سؤال روبرو شود. چرا که اگر فرضا آقای مالکی مأمور تشکیل کابینه بشود، بخش عمده‏ی جامعه‏ی عراق که سنی‏ها و گروه‏های سکولار هستند، دولت مالکی را به‏رسمیت نخواهند شناخت و این دولت با بحران و مشکلات بزرگی روبرو می‏شود.

به عقیده‌ی نوری‌زاده تمام نیروهای تحصیل‌کرده و نیروهای قائل به جدایی دین از حکومت در عراق طرفدار علاوی هستند
بهترین راه‏حل که معقول به نظر می‏رسد، راه حلی است که زمانی اسرائیلی‏ها از آن استفاده کردند؛ یعنی آقای ایاد علاوی و مالکی و یا هر فرد دیگری که ائتلاف دولت عراق تعیین می‏کند، به تناوب ریاست دولت را عهده‏دار باشند. هرچند چنین کاری در عراق بعید به‏نظر می‏رسد، اما گویا این پیشنهاد از سوی آقای جلال طالبانی که روابط نزدیکی هم با ایاد علاوی و هم با آقای مالکی دارد، مطرح شده است.
بنابراین به نظر من، باید منتظر شد که آقایان از تهران برگردند؛ دادگاه عالی عراق نیز نتایج انتخابات را تایید کند؛ مجلس تشکیل شود و رییس جمهور جدید شروع به کار کند. از سویی هم باید دید که آقای علاوی با افرادی در ائتلاف خود که با ریاست جمهوری یک کرد مخالف هستند، چه خواهد کرد.
آیا آیت‏الله سیستانی در این زمینه تا کنون اظهارنظر یا توصیه‏ای داشته است؟
می‏گویند آقای سیستانی خود را برکنار نگاه داشته است. اما من مطمئن‏ام که آقای سیستانی ته دل‏اش ترجیح می‏دهد یکی از این ته‏ریش‏دارها نخست‏وزیر باشند تا آقای دکتر ایاد علاوی که رسماً اعلام می‏کند که قائل به جدایی دین از حکومت است.
غرب با قدرت گرفتن آقای علاوی و موفقیت احتمالی ایشان برای تشکیل دولت چگونه برخورد خواهد کرد؟ نظر نیروهای ائتلافی در مجموع، نسبت به این مساله چه خواهد بود؟
فکر می‏کنم غربی‏ها به مراتب ترجیح می‏دهند نخست‏وزیری قدرتمند و در عین حال سکولار مانند آقای علاوی روی کار باشد.
این نکته را هم یاد‏آوری کنم که جهان عرب به آقای علاوی به عنوان یگانه‏ کسی نگاه می‏کند که قادر است در برابر مداخلات ایران بایستد. خوش‏آمدی که سراسر جهان عرب را دربر گرفت، تبریکاتی که به او گفتند؛ از اردن تا سوریه، مغرب، مصر، عربستان، کویت و… همه نشانه‏ی آن است که آقای ایاد علاوی نمادی از کشور عراق است که کشور بنیان‏گذار جامعه‏ی عرب است.
تصور می‏کنم حتی به نفع ایران است که شخصیتی مانند علاوی در عراق روی کار باشد. برای این که او موفق خواهد شد عراق را یک‏پارچه نگاه دارد و امنیت را برقرار کند.
طبیعتا قصد دشمنی با جمهوری اسلامی هم ندارد. حتی پیش از اعلام نتایج انتخابات، ایشان به لبنان رفت. مادر آقای علاوی لبنانی و از خانواده‏ی عسیران شیعه‏ی معروف در لبنان است. گویا غیر مستقیم هم به ایرانی‏ها پیغام داده که قصد دشمنی با آنان را ندارد. ترک‏ها هم علاقه‏مند‏ند که آقای علاوی روی کار بیاید.
اگر شرایط به گونه‏ای پیش برود که گروه‏های شیعی و کرد به ائتلاف قابل‏ توجهی دست پیدا کنند و ائتلاف آقای ایاد علاوی به عنوان ائتلاف پیروز این انتخابات به نوعی منزوی شود، از نظر سیاسی، چه تاثیری در آینده‏ی عراق خواهد داشت؟
منزوی نخواهد شد. چون در این صورت وضع دولت آینده با مشکل زیادی روبرو خواهد شد. وجود یک اقلیت قدرت‏مند در پارلمان باز به نفع عراق است. یعنی به نفع دمکراسی است.
اگر آقای علاوی در مقام اپوزیسیون قرار بگیرد، شاید یکی دو گروهی که زیر پرچم ایشان هستند، با وعده‏هایی که به آن‏ها داده می‏شود و یا پست‏هایی که خواهند گرفت، از ایشان جدا شوند، ولی به هرحال آقای علاوی رقم قابل توجهی در معادله است و نمی‏توان او را حذف کرد و او که این‏طور با قدرت بازگشته است، می‏ماند.
یادمان نرود که انتخابات قبلی را ایشان برگزار کرد و زمانی که مشخص شد ائتلاف شیعه برنده شده، خیلی ساده، مانند هر نظم دمکراتیکی، قدرت را واگذار کرد. الان هم بعد از چهار سال با اقتدار برگشته است.
بنابراین به نظر من، باید او را در معادلات به حساب بیاورند. وگرنه عراق با بحران روبرو خواهد شد و حالت تقسیمی که به صورت دو فاکتو بین شیعه و سنی و کرد و عرب وجود دارد، خیلی پررنگ‏تر خواهد شد.

April 1, 2010 09:30 PM

زیرذره بین

zireh.bmp

رهبران گروههای شیعه عراق در تهران چه میکنند؟
iraqi election.png

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اینکه رهبران گروههای شیعه عراق در تهران چه میکنند؟ پاسخ میدهد.۳۱/۰۳/۲۰۱۰

پنجره ای رو به خانه پدری

Panjereh-121.jpg

چّهار شنبه ۳۱/۰۳/۲۰۱۰

تصویر :بخش اول

Download file

تصویر:بخش دوم

Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

اعلام نتايج انتخابات پارلماني عراق

Iraq_Election.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اعلام نتايج انتخابات پارلماني عراق٬ پاسخ ميدهد.۲۷/۰۲/۲۰۱۰

Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

تعديل مجازاتها عليه رژيم جمهوري ولايت فقيه

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با تعديل مجازاتها عليه رژيم جمهوري ولايت فقيه٬ پاسخ ميدهد.۲۶/۰۲/۲۰۱۰

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۳۰/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

تصويري:بخش اول
Download file

تصويري:بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۲۹/۰۳/۲۰۱۰

تصويري بخش اول:

Download file

تصويري بخش دوم:

Download file

تفسيرهفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

Download file

تفسيرخبر

Tafssir-2010.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده ودكتر محسن سازگارا در رابطه با جنجال پولشوئي به نفع سپاه پاسداران با بازداشت يك وزير بحريني٬ سخنان امام جمعه موقت تهران ٬ انتخابات عراق ٬ كنفرانس سران عرب در ليبي و ... به سوالات جمشيد چارلنگي پاسخ ميدهند. ۲۶/۰۳/۲۰۱۰
تصوير لينك:
Download file

تصوير: دانلود
Download file

صدا:
Download file

راديو فردا

akshhha.jpg

نوروز ۸۹
نورى زاده: بعضى ها راهنماى چپ مى زنند ولى به راست مى پيچند
حسین قویمی:
نوروز ۸۹ هم از راه رسيد و زمستان ۸۸ به پايان. سال گذشته، سال پر فراز و نشيبى در تاريخ ايران زمين بود. سالى كه در آن رخدادهايى بى نظير بر صفحات تاريخ اين سرزمين اضافه شد. مانند هر سال در اين نوروز نيز راديو فردا ويژه برنامه هايى را براى شنوندگان و كاربران خود آماده كرده است. گفت و گو با چهره هاى سرشناس فرهنگى، هنرى، اجتماعى و مدنى ايران از جمله آنهاست.
با درود فراوان و شادباش نوروزى خدمت شما دكتر نورى زاده، حال شما چطوراست؟

عليرضا نورى زاده: سپاسگذارم. اجازه بدهيد من هم فرا رسيدن نوروز را كه جشن نخست شناسنامه ماست به همه شنوندگان راديو فردا، هر كجاى جهان كه هستند به ويژه به آنانى كه نوروز را گرامى ميدارند، به ساكنان خانه پدرى، تبريك مى گويم و آرزو مى كنم كه امسال سال شادى ها، سربلندى ها، پيروزى ها، استوارى ها و عشق باشد...
Download file


امروز روز شادى است . آغاز سال نو است و من مى خواهم از شما خواهش كنم يك خاطره شيرين از سال گذشته براى ما تعريف كنيد.

آقاى قويمى، ممكن است كمى به من تخفيف بدهيد و اجازه بدهيد به جاى تعريف كردن يك خاطره از سال گذشته، خاطره اى شيرين از نوروزى ديگر در زندگيم را برايتان تعريف كنم ؟ آيا امكان دارد؟

بله. حتما. بفرماييد

نوروز سالى بود كه حسين علاء نخست وزير ايران بود. من كودك بودم . شوهر عمه ام باغى داشت در بيرون شهر مشهد، در جايى كه به آن سمزقند يا بنا به قول مشهدى ها به آن قريه نخودك مى گفتند. در اين باغ چاهى بود و من به اتفاق پسر عمه هايم كه همسن و سال من بودند دور اين چاه بازى مى كرديم . روز اول عيد بود . اسكناس هاى يك تومانى و دو تومانى عيدى مان را گرفته بوديم و خوشحال بوديم.

ناگهان من درون چاه سرنگون شدم. اين چاه چهل متر طناب مى برد. اما شانسى كه به من رو كرد اين بود كه شب قبل از اين اتفاق باران باريده بود و درب اين چاه كه كاهگلى بود را پايين برده بود و به فاصله ده يا ۱۲ مترى در گلوى چاه كه تنگ بود گير كرده بود. به ناچار من روى گل و لاى افتادم و همان جا متوقف شدم. من از پايين داشتم بالا را نگاه مى كردم. از بالاى سرم فقط صداى ناله و فغان مادرم و عمه به گوشم مى خورد. و يك آقايى كه فاميل شوهر عمه ام بود روى دهانه چاه دولا شده بود و مرا از آن بالا دلدارى مى داد كه «على جان، نترس. هيچ نيست. نگران نباش».

ناگهان سطلى را از آن بالا به پايين فرستادند و من در آن سطل نشستم و مرا بالا كشيدند. چه روزى بود آن روز؟ روز اول عيد. مرا به عنوان كسى كه نظر كرده امام رضا بوده است درون درشكه نشاندند و به حرم مطهر حضرت رضا بردند و چرخاندند و گفتند عنايات امام رضا مشمول حال من شده و چنين اتفاق عجيبى افتاده است.

اين نكته را هم بگويم كه شب عروسى من با همسرم- شايسته- وقتى او مى خواست ما را دست به دست بدهد به همسرم گفت كه «به تو گفته باشم اين على نظر كرده نوروز است. به همين دليل هم تا اين حد به نوروز دلبسته است و نوروز را دوست دارد. چون خدا او را در نوروز دوباره به ما پس داد» و همان جا داستانى را كه اتفاق افتاده بود براى همسرم تعريف كرد. به ياد دارم كه همسرم در آن لحظه به گريه افتاده بود.

چقدر اين گريه زيبا بود براى اينكه او را به خاطر مصيبتى كه در كودكى از سر من گذشته بود، در آن لحظه به گريه انداخته بود.

مطمئنم كه اين عشق همسرتان همچنان پايدار است. مى خواستم از شما خواهش كنم اگر در سال گذشته لطيفه جالب و بانمكى شنيده ايد براى ما هم تعريف كنيد.

لطيفه اى را تعريف مى كنم كه چندان هم جديد نيست. ولى گوياى شرايط امروز كشور ماست. تعريف مى كنند كه يك شب در كاخ كرملين يك ميهمانى برپا بود. مرحوم يوسيپ بروس تيتو رهبر يوگسلاوى نيز به آنجا آمده بود و جزو ميهمانان بود. از سوى ديگر هونكر از آلمان شرقى نيز ميهمان اين مراسم بود. ساعات پايانى شب كه ميهمانى به سر آمد و آنها مست و لايعقل سوار ماشين هاى شان شدند تا به خانه برگردند. به چهار راهى رسيدند. آقاى هونكر به راننده اش گفت كه راهنماى چپ را بزند و به چپ بپيچد و همين طور هم نگاه مى كرد تا ببيند آقاى تيتو چه كار مى كند؟

وقتى ماشين تيتو رسيد او به راننده اش گفت كه «راهنماى سمت چپ را بزن اما صبر كن تا ماشين هونكر كه رد شد به راست بپيچ.»

حالا در كشور ما هم عده اى هستند كه مدعى اند اسلام مدارند. اما در اسلام مدارى شان همين بس كه غارت بيت المال، دزدى اموال مردم، تعرض به مردم و تجاوز به حقوق آنان را مجاز مى دانند و خداى جبارشان به آنان اجازه مى دهد كه همه نوع اعمالى را انجام دهند و از ديگران ايراد بگيرند كه آنان مسلمان واقعى و خالص نيستند. راهنماى چپ مى زنند اما به راست مى پيچند و هستند كسانى در سرزمين ما كه بدون آنكه راهنما بزنند و بدون آنكه به چپ و راست بپيچند، راه درست و مستقيم و خدايى را دنبال مى كنند. در تاريخ ما از اين نوع انسانها هم كم نيستند.

با لطيفه شيرين شما باز هم به دنياى سياست بازگشتيم. من در اينجا مى خواستم از شما خواهش كنم يك ترانه مورد علاقه تان را نام ببريد تا براى شما و شنوندگان عزيز راديو پخش كنيم؟

آقاى قويمى. من خيلى پوران را دوست دارم. براى اينكه تمام كودكى من با او گذشت. بگذاريد اعتراف كنم كه نخستين عشق زندگى من هم پوران بود. ۱۲ ساله بودم كه فيلمى با بازيگرى پوران به نام «طلاى سفيد» را به نمايش گذاشته بودند كه با فردين در اين فيلم همبازى بود.

در اين فيلم جمشيد شيبانى ترانه «سيمين برى» را ساخته بود و پوران هم آن را در فيلم مى خواند. تمام مدت نمايش فيلم من محو پوران بودم. سينماى ايران در خيابان لاله زار اين فيلم را به نمايش گذاشته بود. ده ها بار به عمو و دايى متوسل شدم تا مرا به سينما ببرند و هر بار هم آنها مى گفتند تو كه اين فيلم را ديده اى؟

من پوران را به اين جهت بسيار دوست دارم و ترانه «گل اومد بهار اومد بريم به صحرا» از همان زمان در زواياى ذهن من جا گرفت. سالها گذشت تا اينكه دوست نازنينم كه من بسيار هم به او علاقه دارم و يكى از انسان ترين انسانهايى است كه در اين دنيا ديده ام ، آقاى حبيب روشن زاده ،كه همسر پوران بود را ديدم.

من در منزل آقاى همايون، هنرپيشه معروف فيلم تپلى، دعوت داشتم. مرحوم رضا ميرلوحى ، كارگردان فيلم تپلى، آقاى مرتضى عقيلى، برادرش رضا عقيلى، و بهرام وطن پرست هم آنجا بودند كه ناگهان خانم پوران و حبيب روشن زاده هم از در درآمدند. نوروز هم بود. باور كنيد سال ها از آن زمان كودكى من گذشته بود اما من با ديدن پوران زبانم بند آمده بود و دست و پايم را گم كرده بودم. خم شدم و بر دستان عزيزش بوسه زدم و گفتم بانوى گرامى، هرگز زيباتر از شما خواننده اى در ايران نيامده است.

به همين دليل هم من ترانه «گل اومد بهار اومد» پوران را انتخاب مى كنم.

March 26, 2010 11:11 PM

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

جمعه ۲۶/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

تصويري:بخش اول
Download file

تصويري:بخش دوم
Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

اتهام يك وزير بحريني در رابطه با كشف شبكه ي پولشوئي مرتبط با سپاه پاسداران

Mansour_Rajab-05.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر ازبخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اتهام يك وزير بحريني در رابطه با كشف شبكه ي پولشوئي مرتبط با سپاه پاسداران٬ پاسخ ميدهد.۲۵/۰۲/۲۰۱۰

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

پنجشنبه ۲۵/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

تصويري:بخش اول
Download file

تصويري:بخش دوم
Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

ارزيابي دستگيري حسن لاهوتي٬ نوه ي اكبر هاشمي رفسنجاني

Hassan_Lahooti-34.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با دستگيري حسن لاهوتي٬ نوه ي اكبر هاشمي رفسنجاني در ايران٬‌ پاسخ ميدهد.۲۴/۰۲/۲۰۱۰

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

چهار شنبه ۲۴/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

تصويري:بخش اول
Download file

تصويري:بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۲۳/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

تصويري:بخش اول
Download file

تصويري:بخش دوم
Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۲۲/۰۳/۲۰۱۰

صدا بخش اول:
Download file

صدا بخش دوم:
Download file

زيرذره بين

zireh.bmp

ايران در سالي كه گذشت و چشم انداز سال نو
jonnnnnnn.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اوضاع ايران در سال گذشته ٬ وضع حقوق بشر و چشم انداز سال نو پاسخ ميدهد.۲۰/۰۲/۲۰۱۰

Download file

حمایت از روزنامه نگاران پناهجو و تبعیدی

journalistpanahjou------nouri.gif

می‌دانستید ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان است؟

می‌دانستید طی هشت ماه گذشته بسیاری از روزنامه‌نگاران و شهروند-خبرنگار برای حفظ جان خود مجبور شده‌اند به صورت مخفی زندگی‌ کنند یا از ایران فرار کنند؟

آن‌ها که در ترکیه و عراق گرفتار شده‌اند با تهدید جانی و فشار مالی روبه رو هستند. ...

(فيلم پيامها را در اينجا ببينيد:Download file)

می‌دانستید ایران بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان است؟

می‌دانستید طی هشت ماه گذشته بسیاری از روزنامه‌نگاران و شهروند-خبرنگار برای حفظ جان خود مجبور شده‌اند به صورت مخفی زندگی‌ کنند یا از ایران فرار کنند؟

آن‌ها که در ترکیه و عراق گرفتار شده‌اند با تهدید جانی و فشار مالی روبه رو هستند.

آن‌ها که از همین مسیر به دیگر کشورهای اروپایی رسیده‌اند نیز پس از تحمل ماه‌ها بیکاری و هزینه در کشورهایی مثل ترکیه و عراق در بدترین موقعیت مالی هستند و در پیچ و خم مراحل اداری و ماراتن نفس‌گیر دریافت حقوق پناهندگی گرفتار شده‌اند.

پناه جویانی که در ترکیه منتظر موافقت سازمان پناه‌جویان سازمان ملل هستند، نه تنها هیچ‌گونه حمایت مالی از این سازمان دریافت‌ نمی‌کنند، بلکه موظب به پرداخت هزینه‌ای به عنوان مالیات اقامت به دولت ترکیه نیز هستند.

هزینه اجاره منزل، خرید وسایل ضرروی زندگی و گاهی اوقات پزشک و دارو نیز در حالی به آنها تحمیل می‌شود که همگی بیکارند.

بسیاری از این افراد خود تنها نان‌آور خانواده‌هایشان در ایران بودند و این به این معناست که کمکی از جانب خانواده‌هایشان هم دریافت نمی‌کنند.

روند خروج از طریق پناه‌جویی بسیار طولانی است. سازمان گزارشگران بدون مرز می‌کوشد سازمان گزارشگران بدون‌ مرز می‌کوشد تا برخی از پناهجویانی را که از موقعیت حساس و شرایط خطرناکی برخوردارند سریع‌تر به کشورهای اروپایی از جمله فرانسه منتقل کند.

موقعیت مالی این افراد نیز به واسطه هزینه‌هایی که پس از ماه‌ها زندگی در ترکیه یا عراق به آن‌ها تحمیل شده موقعیتی بسیار اسف‌بار است و در صورتی که سازمان گزارشگران بدون مرز هزینه اسکان موقت این دسته از افراد را تقبل نکند هیچ فاصله ای تا آواره شدن در خیابان‌ها نخواهند داشت.

سازمان گزارشگران بدون مرز نیز با دامنه فعالیت‌های گسترده و از دیگر سو با امکانات و منابع مالی محدودی که در اختیار دارد از حمایت کامل این افراد ناتوان است.

حالا نوبت ماست...

در هشت ماه گذشته ما خیره به مانیتوره‌هایمان با حاصل تلاش این خبرنگارن و همپای آنان برای خون‌های ریخته شده در خیابان‌های ایران اشک ریختیم.

اگر هر خانواده ایرانی در خارج از کشور بپذیرد که بخش اندکی از هزینه‌های زندگی یکی از این تبعیدیان جنبش اعتراضی مردم ایران را تقبل کندو در حمایت از نسل اعتراض مشارکت کند، بسیاری از خانواده ها و افرادی که ناگزیر تن به آوارگی سپرده اند از شرایط اسف باری که در آن گرفتار شده اند خارج می شوند

برای ارسال کمک های خود می توانید به لینک صندوق ویژه سازمان گزارشگران بدون مرز بروید:

http://www.rsf.org/Support-for-Iranian-Journalists.html

کمک های شما صرف هزینه های انتقال این پناهجویان به نقاط امن تر، غذا، اقامت و مراقبت های پزشکی و بهداشتی خواهد شد.

برای اطلاعات بیشتر می توانید با این نشانی تماس بگیرید: assistance@rsf.org


Copyright: gooya.com 2009

March 20, 2010 05:18 PM

رادیو فرانسه

آغاز اجلاس گروه چهارجانبه در بستر بحرانی چندجانبه
2010-03-19T104838Z_1765447390_GM1E63J1G9K01_RTRMADP_3_US-MIDEAST-QUARTET_0.jpg

گفتگوی ناصر اعتمادی با علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه

گروه چهار جانبه برای ترغیب مذاکرات صلح خاورمیانه (مرکب از روسیه، آمریکا، سازمان ملل و اروپا) امروز در مسکو تشکیل جلسه داد و برای دومین بار طی هفتۀ اخیر طرح های جدید خانه سازی دولت اسرائیل در کرانۀ باختری رود اردن را محکوم کرد....
Download file

گروه چهار جانبه برای ترغیب مذاکرات صلح خاورمیانه (مرکب از روسیه، آمریکا، سازمان ملل و اروپا) امروز در مسکو تشکیل جلسه داد و برای دومین بار طی هفتۀ اخیر طرح های جدید خانه سازی دولت اسرائیل در کرانۀ باختری رود اردن را محکوم کرد.
در این حال، هیلاری کلینتون وزیر خارجۀ آمریکا اظهار داشت که در خصوص این طرح ها نخست وزیر اسرائیل سرگرم بازنگری است و پاسخ "مفید و سازنده ای" نیز به او ارایه داده است.
در کنفرانس گروه چهارجانبه علاوه بر وزرای امور خارجۀ آمریکا و روسیه، نمایندۀ سیاست خارجی اتحادیه اروپا، کاترین آشتون، بان کی- مون، دبیر کل سازمان ملل و تونی بلر، نخست وزیر پیشین انگلستان و نماینده گروه چهارجانبه شرکت دارند.
اجلاس گروه چهارجانبه همزمان است با بحران در مناسبات آمریکا و اسرائیل و نیز بمباران غزه توسط اسرائیل که به تلافی پرتاب راکت از طرف غزه به اسرائیل صورت گرفت.
پیش از شروع اجلاس، وزیر خارجۀ روسیه، سرگئی لاوروف، ابراز امیدواری کرد که نشست مسکو بتواند به نتایج مشترکی برای تشویق ازسرگیری مذاکرات صلح خاورمیانه دست یابد.
دیروز پنجشنبه وزیر خارجۀ آمریکا در یک کنفرانس خبری با حضور همتای روس خود سرگئی لاوروف گفت که هدف اجلاس گروه چهارجانبه کمک به ازسرگیری مذاکرات صلح به منظور ایجاد دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی است.
مناسبات آمریکا و اسرائیل از هفتۀ گذشته، همزمان با سفر جو بایدن به بیت المقدس، به بحران گرائید. همزمان با حضور معاون رئیس جمهوری آمریکا در بیت المقدس دولت اسرائیل خبر از ساختن ١٦٠٠ آپارتمان در بیت المقدس شرقی داد که از سوی دولت واشنگتن نوعی اهانت تلقی شد.
با این حال، هیلاری کلینتون وزیر خارجۀ آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دیروز طی یک گفتگوی تلفنی سعی کردند از دامنۀ بحران و تنش میان دو کشور بکاهند.
سخنگوی نخست وزیر اسرائیل با انتشار بیانیه ای اعلام داشت که بنیامین نتانیاهو تدابیری را برای برقراری اعتماد میان اسرائیل و فلسطین پیشنهاد کرده است.
در واکنش، وزارت امور خارجۀ آمریکا گفته است که سرگرم بررسی این پیشنهاد است ضمن اینکه به گفتگوهای خود با دو طرف اسرائیلی و فلسطینی به منظور ازسرگیری مذاکرات صلح ادامه می دهد.
هیلاری کلینتون در گفتگوی تلفنی خود با نخست وزیر اسرئیل اظهار داشت که جورج میچل فرستادۀ ویژۀ رئیس جمهوری آمریکا به خاورمیانه یکشنبه پس فردا از نو عازم منطقه خواهد شد.
اگر چه نخست وزیر اسرائیل توضیحی در مورد پیشنهاد اعتمادبرانگیزش ارایه نداده، جراید اسرائیلی اعلام کرده اند که احتمالاً منظور نخست وزیر این کشور آزاد کردن برخی از زندانیان فلسطینی، برچیدن برخی موانع عبور در کرانۀ باختری رود اردن و انتقال تأمین امنیت برخی مناطق کرانه باختری رود اردن به تشکیلات خودگردان فلسطین است.


يكهفته با خبر

KAYHAN-1.jpg

... ثبت است بر جریده عالم دوام ما

سه‌شنبه 9 تا جمعه 12 مارس
نرم نرمک می‌رسد اینک بهار، و بر فراز جانش، نوروز اشک در دیده و لبخند بر لب پا به دیده و دل می‌گذارد. اشک به دیده دارد برای آنهمه نازنین عاشق که بر پیاده‌روهای خانه پدری، در زندانهای سید علی آقا و یا بر فراز دار جان باختند و از لحظه حضور خویش در تاریخ، اسطوره‌ها ساختند. و لبخند به لب دارد، به نشانه آنکه نوروز دیگر بر لبان ساکنان خانه پدری لبخند در زوال استبداد سیاه ولایتی، و برشدن خورشید آزادی و عدالت و برابری و همدلی نقش بندد.
به یاد نخستین نوروز پس از انقلاب، تصاویری از آن روزها را پیش رو دارم. اعدامها آغاز شده بود و بهار آزادی که جای شهدا را می‌گفتند در آن خالی است، برای بسیاری از خانواده‌ها سیاهترین بهار و تلخترین نوروز بود...

رهبر محبوب که حالا قدرت خانم را تنگ در آغوش گرفته بود فرمودند ما امسال عید نداریم و البته شاگرد نامدارشان که در عهد طاغوت در مجله «زن روز» مقاله قلمی می‌کردند، مشتی ناسزا نثار پدران «احمق» کرده بود که از روی آتش می‌پرند و چهارشنبه‌سوری برگذار می‌کنند، مردم اما علی‌رغم خودباختگی و سرسپردگی به انقلاب و سید روح‌الله، آنجا که پای سنت و فرهنگ اجدادی به میان آمد ایستادند و «آقا» که حواسش جمعتر از خلف ناصالحش بود خیلی زود جا زد و آن سال چهارشنبه سوری شکوهی بسیار یافت و نوروز نیز که حالا حاجی فیروزش توقیف گشته و شادی‌هایش از رادیو تلویزیون مصادره شده بود، در خانه‌ها جلوه‌ای چشمگیرتر از پار و پیرار داشت. با اینهمه در هزاران خانه که مردشان در زندان انقلاب بود نوروز با سایه روشن بیم و امید گذر می‌کرد. مهندس بازرگان در پاسخ «آقا» که گفته بود عید نداریم با نوعی لجاجت و تندی که با طبیعت او دمساز نبود فریاد زد؛ عید داریم خوبش را هم داریم، بعد هم کت و شلوار نوی سفیدش را پوشید با کراوات و به وزرایش نیز گفت لباس نو کنند و شادمانه پیام نوروزی بفرستند.
معنای یا محول الحول والاحوال را در نوروز 58 می‌شد با پوست و گوشت و روح درک کرد. به فاصله 365 روز، جای ترانه دلنشین نوروزی حمیرا را که صادق نوجوکی ساخته بود، سرود دیو چو بیرون رود و رهبر محبوب من از سفر آمد و الله اکبر حسین سردبیر گرفته بود. در تلویزیون خبری از آقای قاطبه و زبان و کلام شیرینش نبود. دل همه برای کاف شوی پرویز صیاد تنگ شده بود که جایش را بحث‌های ملال آور و نکته پراکنی‌های لوس حجت‌الاسلام قرائتی و... گرفته بود. یک نوع ندامت در چهره و کلام خیلی‌ها به چشم می‌خورد اما هنوز کمتر کسی حاضر بود به شکر خوردن ملی اقرار کند. هنوز عامه مردم از جمع اهالی انقلاب فقط سه چهار تنی از ارباب عمائم و شماری از کراواتی‌های داخلی و تازه راه رسیده را می‌شناختند که ذوق سلیمشان در همان روزهای نخست از آنها مثلثی ساخت و عنوان «بیق» را نصیبشان کرد. سخنان مهندس بازرگان در استادیوم تبریز هنوز در گوشم زنگ می‌زند. در آن زمان او تنها امید به عرق نشستگان تبدار انقلاب برای رهائی از کابوسی بود که خمینی در برابرشان قرار داده بود. زنده یاد علی اکبر صفی‌ پور که از تیراژ وسیع و اعتبار مجله امید ایران سخت به وجد آمده بود کلید ویلایش را در شمال به من داد که برو چند روزی استراحت کن. شماره نوروزی ما در روز نخست نایاب شده بود و چاپ دوم و سوم نیز بلافاصله نایاب شد. ساعتی پیش از حرکت، دوستی از حزب ایرانی‌های استوار و آزاده زنگ زد که غروب یکدیگر را در میدان ونک ببینیم. بیست و هشتم اسفندماه بود. سفر را به بامداد انداختم تا شامگاه او را ببینم.
توی رستوران کوچکی دیدمش و بعد که مژده دیدار دکتر را داد طاقت ماندن نداشتم و با هم راه افتادیم. هفت شب بود که در برابر دکتر نشسته بودیم در اتاقی که نور کمرنگ چراغکی آن را پر راز و رمز کرده بود. دوست حزب ایرانی برای دومین بار دکتر را پس از شامگاه 22 بهم می‌دید و من برای نخستین بار روی عزیزش را بوسیدم.
برای من و میلیونها انسانی که در همان 37 روز با شاپور بختیار آشنا شده بودند او دلیل راه ما به صبح صادق آزادی بود اما افسوس که میلیونهای بیشتری به فجر کاذب وارداتی اقتدا کردند. نیم ساعت در آن آپارتمان کوچک بودیم که دختران دکتر دراختیارش گذاشته بودند (ویوین بعد از ذبح اسلامی پدرش در پاریس به دست سربازان حالا سرشناس امام زمان سلطنت آباد سابق و پاسداران فعلی، چندان طاقت نیاورد و خاموش شد چنان پاتریک آن پلیس بلندقامت استوار که شکسته شدنش بعد از رویت جسد پدر مشهود بود. فرانس اما ماند تا خاطره پدر را همراه با برادرش دکتر و فرزند برومند ویوین جهانشاه که نسب از دو بزرگ می‌برد شاپورخان و جهانشاه خان صمصام، به نسلهای بعدی منتقل کند).
به دکتر گفتم از دو سه هفته دیگر یک دادگاه مطبوعاتی برای محاکمه او در امید ایران ترتیب می‌دهم که دادستان و وکیل مدافع خودم خواهم بود و از هم اکنون می‌دانم او از این دادگاه سرفرازتر بیرون خواهد شد. و شگفتا که مهمترین دلیل توقیف امید ایران 5 ماه بعد همین دادگاه بختیار و پاورقی دیگرم «آخرین روزهای شاه بود» که با نام مستعار «یک سیاستمدار بازنشسته» می‌نوشتم. دکتر پیامی نوروزی داشت که ترتیب ارسالش را به BBC همان رفیق حزب ایرانی داده بود. خیلی‌ها گمان می‌کردند او از ایران خارج شده است. پیام که منتشر شد، امید گمشده به دلهای بسیاری راه یافت. از ساختمان که بیرون شدیم نوار فروشی نبش خیابان آهنگی را با صدای «فرزین» پخش می‌کرد «مادر من، خاک ایران، ما همون گلهای زردیم، با زمستون اگه رفتیم، با بهار بر می‌گردیم...» رفیق حزب ایرانی که یکبار دیگر فضای بهار تلخ را ربع قرن پیش تجربه کرده است، اشکهایش را پاک می‌کند و... هنوز ترسای پیر پیرهن چرکینمان، به تلنگری در را باز می‌کند. وحشت بزرگ بسیاری از ساقیان را راهی دانشگاه اوین و یا مسجد و کنشت و کلیسا کرده است اما تک و توکی هستند کسانی که در چهارسوی شهر، در می‌گشایند و سنگ صبورت می‌شوند.

بانوی آواز در بهار تنهائی
بامدادان جمشید زنگ می‌زند، خبر بدی دارم، دلم می‌لرزد که سال پیش بسیار روزها که خبرهای بد را از پرکشیدن عزیزانی همین بامدادان دریافت کرده‌ام. هنوز از مرگ فریدون امیرابراهیمی دلم خون بود که خبر پرپرشدن جوان برومند پسر ناصر انقطاع رسید. و حالا جمشید چالنگی رفیق دیر و دور می‌گوید بانوی آواز امسال سیاه پوش است. جانان نواده مرضیه بانو به او گفته است «هنگامه» پر زد و رفت. حالا مرضیه با مادر ندا آقاسلطان همنوا شده است. خیلی‌ها در نوروز عادت داشتند ترانه‌های بهاری او را گوش کنند. زنده یادان پوران و الهه و عمرش دراز باد مرضیه بانو، با نوروز الفتی جاودانه دارند. آن سال که پوران «گل اومد بهار اومد» را خواند، آن نوروزی که با عطر آواز مرضیه بانو که بر نسیم فروردین رقص کنان می‌آمد آغاز شد، آن روزی که بهار غلامحسینی همان که «الهه»‌اش می‌دانستیم، بهار را با ضربآهنگ صدای جادوئیش به خانه‌مان آورد. حالا مرضیه بانو برای دخترکش مویه می‌کند. آن سالی که تصاویر ازدواج هنگامه در روزنامه‌ها و مجلات آن روز چاپ شد. مادر سرفراز در جشن عروسی دخترش نغمه سر داده بود. کسی چه می‌دانست در عصر ولایت جهل و جور و فساد، در روزگار آدمخواران گمنام و نامدار امام زمان چهار راه آذربایجان، مرضیه سوگواره جدائی دخترش را در نوروز سبز زمزمه خواهد کرد. دلم می‌خواهد می‌توانستم یک لحظه به آرشیو رادیو بازگردم و به آن دو سه سالی که با کمک «شیرخان» مدیر آرشیو و موافقت دکتر صفاءالدین جهانبانی که مدیر رادیو بود برای نوروز سیزده برنامه یکساعته درست کردم که سرشار از شعر و گفته و ترانه بود و در هر برنامه مرضیه بانو با صدایش لحظه‌های نوروزی را به شوری عاشقانه و سرشار از شادی پیوند می‌داد. شیرخان را در سفر واشنگتن می‌بینم و با او و جمشید بار دیگر میدان ارگ و رادیو پیش چشم ما است... حالا اما مائیم و مشتی خاطره از شب پیش از هجرت، و مرضیه بانوئی که با غم بزرگش در بهار سبز خلوت کرده است. می‌دانم اما می‌دانم میلیونها ایرانی در خانه پدری و غربتکده‌های این سو و آنسوی عالم، با مرضیه هستند. بزرگ بانوی آواز ما چنان در دل و روح ملتش جای دارد که در غمش میلیونها دیده اشکبار است چنانکه به شادیش دیرسالی بر رودخانه سرشار آوازهایش، شادی کرده‌ایم. در آستانه نوروز به جز پیام همدردی چه دارم که به پیشگاهش تقدیم کنم همراه با این گفته که؛ مرضیه بانوی ما، باور کن در بهار امسال تنها نیستی، میلیونها ایرانی با تواند. نگاه کن مادر ندا هم مثل تو با یاد دخترک زیبایش می‌گرید و همراه با او ملتی در برابر تو سر فرو می‌آورد که به جاودانگی رسیده‌ای.

شنبه 13 تا دوشنبه 15 مارس
ارتجاع با این نسل چه خواهد کرد؟

تردید نکنید سیدعلی آقا و نوکرانش (و شاید هم باید گفت اربابان و نگهبانانش) در سرازیر سقوط به شتاب می‌روند تا دفتر ننگین سی و یک سال فریب و دروغ و جنایت بسته شود. موج سبز را باور کنید، موجی فراتر از من و ما و موسوی و کروبی و خاتمی، موجی که ریشه در هویت ملی ما دارد. در آن هم نیای مفتخر کوروش را می‌بینی، هم بزرگمهر حکیم را، هم رستم را داری و هم سیاوش را، نقابروی بلخ را در شبانه‌های نخشب داری و هم حضرت ابوالقاسم فردوسی را، حافظ را داری دست در دست شاملو، رودکی و ناصرخسرو را داری همراه با حسنک وزیر، بیهقی را داری همسو با سعیدی سیرجانی، گردن خونین منصور حلاج را داری و گلوی بریده شاپور بختیار را، ستارخان و قاسملو دست در دستند و منصور اهوازی با خسرو خان قشقائی هم سفره، مصدق را داری، مدرس را هم، رضاخان سردار سپه را می‌بینی با مشیرالدوله همراه است، ایران را می‌بینی در کوره راههای تاریخ چراغ در دست، آرتمیس را می‌بینی که بر سفینه آزادی، همراه با سیمین بانو بهبهانی امیره‌الشعراء، مرضیه بانوی آواز، ندا آقاسلطان، مهرانگیز کار و شادی صدر، شهلا لاهیجی و فاطمه حقیقت‌جو هر روز مسافر تازه‌ای را سوار سفیه آزادی می‌کند. حالا زهرا رهنورد هم آرتمیس را یاد می‌کند و شیوا نظرآهاری در زندان ترانه آزادی گوگوش را برای مسافران سفینه آزادی زمزمه می‌کند.
سیدعلی آقا خیال می‌کند که با چهار گردن شکسته مثل محمدتقی مصباح یزدی و احمد جنتی و یک دوجین آدمخوار و البته خیلی از مزدوران و فریب خوردگان جاهل می‌تواند ملتی به این وارستگی و سرفرازی را به تسلیم وادارد.
بهنام ناطقی را انگار هزار سال است می‌شناسم، درویشی است دل و جانش آمیخته با سینما و موسیقی و نمایش و نقاشی و خلاصه هفت هنر، اگر گاهی تلنگری به باب سیاست هم می‌زند چنان کار درخشانش در روزهای پرشور بعد از انتخابات، انتخاب و معرفی وبلاگهای پرخروش و پر از حرف و سخنی بود که در داخل کشور در شبکه عنکبوتی گزارش خیزش سبز را به چهارسوی وطن و جهان انتقال می‌دادند. بهنام در صدای آمریکا به کسی کاری ندارد، از زاویه نیویورکی‌ا ش، هر روز در«شباهنگ» آخرین اخبار هنر و فعالیتهای هنری فرهنگی را به اطلاع میلیونها بیننده VOA یا به قول اهالی خانه پدری «ووآ» می‌رساند. در ساعتی که مشغول نوشتن بودم او را دیدم در برنامه‌ای ویژه حدود یک ساعت به بررسی موسیقی رپ و هیپ هاپ ایرانی در داخل و خارج کشور پرداخت. طبیعتاً با سن و سال ما این موسیقی شاید مقبول طبع ما نباشد چنانکه در نوجوانی وقتی پدران و مادرانمان با ادیب خوانساری و قوامی و تاج حال می‌کردند و صدای دلکش سرود جانشان بود، ما دنبال گوگوش و ستار و ابی و عارف و جمشید علیمراد و بهمن باشی و فرهاد و شب پره‌ها بودیم. اما وقتی کلام یا شعر گفته‌های خوانندگانی مثل شاهین نجفی، هیچکس، غوغا، سالومه ومانند آنها را که بهنام با حوصله به بهانه یک فستیوال پای حرف و صدایشان می‌نشیند را می‌شنوم تردیدی نمی‌کنم که نسل جوان ما عفریت استبداد را به زانو درخواهد آورد. شعر گفته‌ها، فریادهای نسلی است که اگر کودکیش در جنگ و سیاهی‌های دهه نخست انقلاب گذشته و یا محصول 20 سال به تخت نشستن سیدعلی آقاست، یک پیام مشترک دارد، بیزارم از نفاق و فریب و تزویر، به دنبال قهرمان نیستم، از توی جلاد حاکم بر وطنم نفرت دارم اما درصدد کشتن تو نیستم، با خشونت بیگانه‌ام، خورشید و نور و زندگی را ستایش می‌کنم، شاملو و فروغ و حافظ و خیام را دوست دارم، عشق را زیباترین تجلی الهی می‌دانم، خدای من قاصم جبار نیست، بخشنده مهربان است. دوزخ ندارد که سراپا خدای من بهشتی است. خدای من همه را دوست دارد، عشق را اعتبار خدائی خود می‌داند. پیامبرانش چاقوکشان و شمشیرزنان و مسلسل به دستان نیستند. بلکه رسولان محبت و دوستی و برابری و برادری‌اند. نسلی که وقتی می‌خروشد بر بستر رودخانه سبز، آواز می‌خواند، به سینه‌اش، جلاد فقیه گلوله می‌زند، در زندانش به او تجاوز می‌کنند، سر و رویش از ضربات چوب و زنجیر خونین است با اینهمه نمی‌کشد، ویران نمی‌کند، آتش نمی‌زند.
یکساعت با بهنام ناطقی و همسفرانش در شباهنگ یکشنبه شب همراه شده‌ام. برای شناختن نسل سبز باید این برنامه را دید و به شعرگفته‌های رپرهای ایرانی گوش داد حتی اگر موسیقی آنها را دوست ندارید، گوش کنید، آن روز که نسل ما با صدای اعتراض پینگ فلوید و بیتلها و رولینگ استونز همصدا شده بود، پدران ما گوشهایشان را می‌گرفتند. امروز اما به صدای فرزندانمان گوش سپاریم، و شکوه‌ها و دردهایشان را بشنویم که همینها رژیم آدمخوار ارتجاع را به لرزه انداخته‌اند هم با خیزش سبزشان و هم با شکوه‌های آهنگینشان در موسیقی رپ یا هیپ هاپ‌شان.

نوروز سبز و نایب امام زمان
21 سال پس از شروع خلافت غصبی‌اش، سیدعلی آقا تازه به فکر افتاده پس از گردن زدن زیباترین نسل تاریخ ما، به روی سنتها شمشیر کشد. بیچاره نمی‌داند که پیش از او مطهری مردی که خود در کتاب خواندنی‌اش، جایگاه ایرانیان را در ظهور فرهنگ اسلامی فراتر از همه مسلمانان رقم زده بود، تنها به خاطر یک خطا در رابطه با چهارشنبه سوری، به جای تقدیر، لعنت هزاران ساله ایرانیان را برای خود تثبیت کرد، حالا او آمده است، در سال سبز، در سالی که میرحسین موسوی متدین ملتزم، به فرهنگ نیاکان خویش می‌بالد و همسر او دیگر به قدوه‌های روضه‌خوانها اعتنائی ندارد بلکه پوراندخت و آذرمیدخت، آرتمیس و به قول استاد فرزانه دکتر احمد مهدوی دامغانی شاهزاده والاتبار شهربانو دخت یزدگرد را نماد پذیرفته زن آزاده ایرانی می‌داند، آری در چنین سالی او آمده است با شمشیر و خنجر و تیغ، با تکفیر و تقبیح فتوا صادر می‌کند که چهارشنبه سوری خطاست و شادی کردن و از فراز آتش پریدن با دین و مذهب او ناسازگار است. سیدعلی همچون همه دشمنان ایران زمین گمان می‌کند با چهارتا فتوا و مشتی حرف لغو و بی‌ارزش قادر است بر سنتهای جاودانه ما غلبه کند. او بی‌خبر است که آتش زندگی‌بخش در آخرین سه‌شنبه پایان سال (شب چهارشنبه) سرخواهد کشید و از کوههای آناتولی و جبال کردستان تا پهنه خلیج همیشه فارس، از آسیای میانه تا چچن، از لاهور تا زنگبار، نوروز ایرانی با نمادهای سبز و آتشین خود، نفی استبداد و ارتجاع را آواز خواهد دارد.

سیدعلی آقا نمی‌داند، میر نوروزی بر ریشه کن کردن ولایت جهل و جور و فساد، امسال بر بستر موج سبز، همراه با میلیونها ایرانی، پیروزی را بشارت خواهد داد.

March 19, 2010 09:15 PM

تفسير هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان


Download file

تفسير خبر

Tafssir-2010.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده ودكتر محسن سازگارا در رابطه با جنبش سبز در سالي كه گذشت٬ وموضوع خودي ها وغير خودي ها٬ چهارشنبه سوري وپاسخ مردم به فتواي رهبر رژيم و ... به سوالات جمشيد چارلنگي پاسخ ميدهند. ۱۹/۰۳/۲۰۱۰
تصوير
Download file


صدا
Download file

زير ذره بين

zireh.bmp

ديدار احمدي نژاد با مراجع قم

Qum-989.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکترعليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با ديدار احمدي نژاد با مراجع قم٬ پاسخ ميدهد.۱۹/۰۳/۲۰۱۰

Download file