Wednesday, September 30, 2009

تفسير خبر

Tafssir-17-06-2009.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده ودكتر محسن سازگارا در رابطه با نا آراميها در دانشگاه هاي ايران٬ نامه مهدي كروبي به هاشمي رفسنجاني٬ بيانيه مير حسين موسوي٬ گفتگوهاي ژنو (۵+۱) با جمهوري اسلامي٬ و... به سوالات جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند. ۳۰/۰۹/۲۰۰۹

صدا
Download file

لينك
Download file

زير ذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

بازگشائي دانشگاهها ونارآميهاي روزهاي اول

Sanati_Sharif_UN-98.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش رامش از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با بازگشائي دانشگاهها ونارآميهاي روزهاي اول٬ پاسخ ميدهد. ۳۰/۰۹/۲۰۰۹

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

چهار شنبه ۳۰/۰۹/۲۰۰۹

Download file

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

هفتم مهرماه ۱۳۸۸
شماره ۳۱

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۲۹/۰۹/۲۰۰۹


Download file

نشست محرمانه

نشست محرمانه

سران اطلاعات سپاه در نشست محرمانه خود چگونگي روياروئي با دانشجويان را مورد بررسي قرار ميدهند. در اين نشست تني چند از فرماندهان نيروي انتظامي نيز حضور دارند. ( با اطلاع از اينكه اين فايل قبلا پخش شده / فايل صوتي شرم آور را دوباره گوش دهيد...

june15_protest_mass_450.jpg

Download file

روزنامه سبز شماره ۳۰

روزنامه سبز شماره ۳۰

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

ششم مهرماه ۱۳۸۸

روزنامه سبز شماره ۲۹

روزنامه سبز شماره ۲۹

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

پنجم مهرماه ۱۳۸۸

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۲۸/۰۹/۲۰۰۹

Download file

Saturday, September 26, 2009

تفسير هفته

تفسير هفته

New_IRTV-19.jpg

تلويزيون ايرانيان

Download file

زيرذره بين

زيرذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

بي اعتمادي به رژيم ايران تشديد ميشود.
ghanisazi.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اعتراف اخير رژيم ايران به ساختن تاسيسات جديد غني سازي در قم و افزايش بد بيني جهاني به اهداف واقعي برنامه اتمي ايران ٫پاسخ ميدهد

۲۶/۰۹/۲۰۰۹

Download file

یکهفته با خبر

یکهفته با خبر

KAYHAN-1.jpg

فتنه می‌بارد از این سقف مقرنس برخیز!

سه ‌شنبه 15 تا جمعه 18 سپتامبر
یک هفته با دلهره کوچکترین خبری را که در رابطه با روز قدس و اقدامات نظام برای جلوگیری از حضور جنبش سبز در راه‌پیمائی سنواتی، از خانه پدری می‌رسد دنبال می‌کنم. برایم اهمیتی ندارد که رفسنجانی خطیب آن روز باشد یا ملاجعفر مزلقانی، مهم این است که پس از دو ماه انتظار و یأسی که هفته پیش از آن نوشتم اگر این فرصت از دست برود و تحفه آرادان با خیال راحت به گدائی مشروعیت راهی نیویورک شود، کار همه ما به مراتب سخت‌تر خواهد شد. (همینجا یادآور شوم که تحفه آرادان علاوه بر شیرین‌زبانی‌هائی که در گفتگو با NBC و دو سه روزنامه آمریکائی در آستانه سفرش داشت، بسیار زیاد روی سخنان تنی چند از آن کارشناسان و سفیران غیررسمی جمهوری ولایت فقیه در آمریکا که این هفته با خانم هیلاری کلینتون دیدار داشتند حساب باز کرده بود. راستش وقتی اسامی را دیدم کمی نگران شدم. حضور حضرت سید ولی خان نصر، تریتای پارسی ایرانی زرتشتی که مرا به یاد سلمان فارسی می ‌اندازد، و... در جمع ضیوف البته خبر خوشحال کننده‌ای نبود. اما زمانی که دانستم شائول بخاش که از مکتب «کیهان» دکتر مصباح ‌زاده فارغ‌ التحصیل شده و افشین مولوی پژوهشگر جوان و آزاداندیش و کریم سجادپور که همه گاه دانش و روشن‌بینی و عشق به خانه پدری را در کلام و نوشته‌هایش لمس کرده‌ام در آنجا حضور دارند، دلم را آسوده می‌کند که مدح و تجلیل الباقی میهمانان نمی‌تواند در برابر استدلال و منطق و آزاداندیشی افشین و کریم و شائول، زمینه کسب مشروعیت رئیس جمهوری منصوب نایب امام زمان را فراهم کند. و بعد از جلسه، خبر می‌شوم که خانم کلینتون مصمم‌تر از گذشته حاضر نخواهد شد باجی به شغال ذوب شده در ولایت جهل و جور و فساد بدهد.)

دوستی خبر می‌دهد که هزاران پیک طی روزهای نخست هفته بین هموطنان رد و بدل شده است (علی‌رغم افزایش تعمدی و جنون‌آمیز بهای ارسال پیامکهای تلفنی) که مضمون همه آنها گرد یک محور دور می‌زده است، باید در راه‌پیمائی حاضر شویم و سیدعلی آقا و نوکرش را درسی بیاموزیم که در اقدامات بعدیشان در رویاروئی با ملت با احتیاط عمل کنند. چهارشنبه شب که مطابق همه هفته با محسن سازگارا میهمان برنامه تفسیر خبر صدای آمریکا با میزبانی دوست و همکار قدیمم جمشید چالنگی هستم، هم من و هم سازگارا تأکید می‌کنیم که جنبش سبز بعد از روز قدس با قدرت و اعتبار بیشتری مبارزه را ادامه خواهد داد. در همین برنامه یادآور می‌شوم که شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»، گویاترین شعاری است که طی آن مردم ایران هم دخالتهای رژیم را در امور داخلی ملتهای دیگر از جمله فلسطین و لبنان محکوم می‌کنند و هم یادآور می‌شوم که مساله امروز ما اشغال کشورمان توسط کسانی است که برای فلسطینی‌ها و حزب‌الله لبنان اشک می‌ریزند و بیت‌المال را صرف کلفت کردن گردن و شکم حسن نصرالله و محمود زهار و نعیم قاسم و پرورش تروریستهای آدمخوار می‌کنند و در مقابل فرزندان ایران را به شکنجه‌گاه می‌برند و مورد تجاوز و شکنجه قرار می‌دهند. از همه مهمتر چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. جالب آنکه بار دیگر سیمای ولی فقیه در برنامه خبری‌اش در فردای روز قدس با پخش گوشه‌هائی از سخنان من و سازگارا در برنامه تفسیر خبر خود و تکیه بر شعار مورد تأیید ما، جمعی از جوانان را که سعی بر کوچک جلوه دادن حلقه آنها شده بود نشان داد که همین شعار را تکرار می‌کنند. بعد هم تفسیرشان این بود که دستورالعمل از خارج می‌رسد. ظاهراً حاج عزت بدون کسب اجازه از مقام عظمای ولایت در هفته‌های اخیر چند نوبت تصویر و سخنان ما را البته با اشارات و تعبیرهای ولایت فقیهی به تماشاچیان همیشه در صحنه عرضه کرده بود، چرا که حضرتش در خطبه نماز جمعه در دو وجه ما را مورد عنایت قرار داد یکی زمانی که سر حاج عزت و دیگر نوکران دستگاه تبلیغاتی‌اش داد زد که چرا با اعاده پخش سخنان دشمنان و ضدانقلاب متوجه خطری که این نوع حرفها در انحراف افکار عمومی و لطمه زدن به ساحت مقدس ولایت فقیه و نظام دارد، نیستند. یکجای دیگر هم فرمود بله، این تحلیلگران و مفسران دشمن هستند که با گفته‌ها و نوشته‌های خود باعث به خطا رفتن و موضع‌ گیری‌های غلط رهبران و مسؤولان بلندپایه شده‌اند.
روز قدس در حالی که رژیم توسط نوکران عرب زبانش می‌کوشید در رسانه‌های گویا و تصویری عربی هم چون العربیه و الجزیره و المستقبل و L.B.C با بزرگ کردن شعارهائی که مرگ و محو اسرائیل را خواستار بود و سخنان آلوده به بوی گند فاشیسم و نژادپرستی احمد خاتمی و احمدی‌نژاد، توجه توده‌های عرب را جلب کند، من این فرصت را یافتم که با شرح اوضاع و احوال میهنم و تأکید بر اینکه مردم ایران نسبت به مظالمی که در حق فلسطینی‌ها طی شش دهه اخیر اعمال شده، بی‌اعتنا نیستند، به شنوندگان و بینندگان عربم یادآور شوم کمکهای رژیم به گروههائی از نوع حماس و حزب‌الله در جهت یاری رساندن به جنبش آزادیخواهی و عدالت‌جوئی در منطقه نیست بلکه رژیم حماس را یاری می‌کند که در کار نظام قانونی و مورد احترام محمود عباس (ابو مازن) و سلام فیاض نخست‌وزیرش اخلال کند و مانع از تحقق صلحی شرافتمندانه بین نمایندگان ملت فلسطین و اسرائیلی‌ها شود. به حسن نصرالله ارباب فقیهش چکهای سیصد و پنجاه میلیون دلاری می‌دهد و موشکهای فجر و قدر برای تفنگچی‌هایش می‌فرستد، نه به این خاطر که دل نگران اوضاع مردم لبنان و بخصوص شیعیان این کشور است، بلکه از آن رو که مانع از همبستگی و وحدت ملی اقوام و مذاهب گوناگون در لبنان شود و موزائیک زیبائی را که قرنهاست چشم‌اندازی از یک تمدن و فرهنگ متمایز را در چشم عالمیان نشانده، به شکستگی و از هم گسیختن بکشاند. برای شنوندگان و بینندگانی که در چهار گوشه جهان عرب رویدادهای ایران و روز قدس را دنبال می‌کنند توضیح می‌دهم همانگونه که طی پنج دهه رهبرانی از تیره صدام حسین و قذافی و احمد شقیری و آل اسد، با دروغ و تزویر و پشت‌هم اندازی شما را سر کار گذاشتند و عملاً راه بر رهبران خردمندی که هدفشان پیشرفت و سرافرازی کشورشان و تحقق آرزوهای ملت فلسطین با تشکیل یک دولت آزاد و مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل امن بدون دل ناگرانی برای امنیت فردایش، بود یعنی رهبرانی از جنس انورالسادات، حبیب بورقیبه، ملک حسین و امروز پرزیدنت محمود عباس و... بستند و می‌‌بندند.
یکهفته پیش همراه با دوست و همکارم جمال بزرگزاده با یکی از شخصیت‌های بلندپایه سازمان آزادیبخش فلسطین که نقشی کلیدی در مذاکرات صلح داشته و دارد، دیداری خصوصی داشتم که قرار شد اگر هم به آنچه در این دیدار گذشت اشاره کردم نام این مسؤول را نیاورم. طی گفتگو وقتی سخن به مداخلات جمهوری اسلامی در قضیه فلسطین رسید این شخصیت که مورد اعتماد کامل ابومازن است و بسیاری از نطق‌های رهبر فلسطین دستپخت اوست یادآور شد، مصائبی که ما از دست رژیم حاکم بر ایران متحمل شده و می‌شویم کمتر از مشکلاتی نیست که با اسرائیل داشته و داریم. در واقع کاملاً دریافته‌ایم هر بار در افق کورسوئی از یک صلح احتمالی پیدا شده، دلارهای رژیم اسلامی و توطئه‌های مشترکش با شریک استراتژیکش یعنی رژیم بعثی سوریه به کار افتاده تا این کورسو خاموش شود. به گمان ما هیچ دولتی به اندازه جمهوری اسلامی به مصالح عالیه اسرائیل خدمت نکرده است. شخصیت فلسطینی به مذاکرات نمایندگان جنبش فتح و حماس در قاهره اشاره کرد که سال گذشته با یاری مصری‌ها و به ویژه تلاشها و شیوه تحسین‌برانگیز ژنرال عمر سلیمان رئیس دستگاه اطلاعات نظامی مصر و یار نزدیک حسنی مبارک در اداره مذاکرات، به نقطه بسیار مهم تفاهم در همه امور نزدیک شده بود اما ناگهان در روز ماقبل آخر مذاکرات که یک روز جمعه بود، نمایندگان حماس به ویژه محمود زهار وزیر خارجه پیشین کابینه «اسماعیل هنیه» ناسازگاری و بهانه‌جوئی آغاز کردند و مذاکرات نیمه تمام خاتمه یافت. ما برای اینکه جریان را بفهمیم و دلایل تغییر موضع نمایندگان حماس را درک کنیم ناچار به کسانی متوسل شدیم که در درون رهبری حماس با ما همکاری می‌کنند. یکی دو روز بعد مطلع شدیم از دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی در قاهره، با زهار تماس گرفته شده تا فوراً ترتیب سفرش به ایران داده شود. از سوی دیگر خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس مقیم دمشق، در پی دیدار با احمد موسوی سفیر رژیم در سوریه و قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس که به دمشق سفر کرده بود، با دریافت 20 میلیون دلار نقد به هیأت نمایندگی‌اش در قاهره ابلاغ کرده بود مذاکرات را فوری متوقف کنند چون ضروری است اعضای هیأت در دمشق با رهبری حماس در خارج فلسطین دیدار و گفتگو داشته باشند.
اینگونه مذاکرات پایان سال گذشته ناتمام خاتمه یافت و در دور جدید مذاکرات نیز دلارهای جمهوری اسلامی و وعده‌های شیرین قاسم سلیمانی و دیگر مسؤولان رژیم هر گاه به نقطه وصل می‌رسیدیم عامل فصل می‌شد.
دل شخصیت فلسطینی پرخون بود. چنانکه سالها پیش نیز یاسر عرفات همین حال را داشت. در تونس از او پرسیدم چرا دست دوستی در دست صدام حسین گذاشته و در حالی که مردم ایران نسبت به او و ملت فلسطین هم سمپاتی دارند و هم خواستار حل عادلانه مشکل فلسطین هستند. عرفات در سخنانی که همان زمان در اوائل دهه 90 قرن گذشته در مجله «روزگار نو»ی زنده یاد اسماعیل پوروالی و نیز در مجموعه مقالاتم به چاپ رسید یادآور شد اگر با صدام لاس می‌زنیم به این دلیل است که جلوی توطئه‌های رژیمهای ایران و سوریه را بگیریم و پشت و پناهی قدرتمند و دست و دلباز داشته باشیم. البته از کید رژیم عراق نیز غافل نیستیم که نوکرانی از نوع ابونضال دارد و هر بار که به ما سوءظن پیدا می‌کند، یکی از یاران ما را به دست ابونضالها به خاک می‌اندازد. عرفات گفت؛ ضرباتی که رژیم خمینی بر پیکر جنبش فلسطین وارد کرده صدبار سنگین‌تر از ضرباتی است که اسرائیلی‌های دشمن بر ما وارد کرده‌اند. بعد هم با پوزخند اشاره کرد آقایان می‌خواهند پرچم مبارزه را از ما بگیرند تا لابد نوبت بعدی که ژنرال امیرام نیر (یکی از نظامیان بازنشسته اسرائیلی و یکی از اعضای هیأتی که سرهنگ نورث و مکفارلین را در سفر به تهران در ماجرائی که به ایران گیت معروف شد همراهی می‌کرد) به تهران رفت، سر انقلاب فلسطین را در سنی طلا تقدیمش کنند...
باری روز قدس برگذار شد، اغلب شما صحنه‌های غروربرانگیز را دیده‌اید و واقعاً آن مناظر بیّنه نیاز به شرح ندارد.
وزیر شعار رژیم فریاد می‌زد مرگ بر ضد ولایت فقیه، مردم فریاد می‌زدند مرگ بر دیکتاتور، او نابودی اسرائیل را آواز می‌داد، انبوه انسانها روسیه را مستحق مرگ می‌دانستند. آنجا که مردم ضرورت جدائی دین از دولت را فریاد کردند حقاً می‌شد لرزش دست و دل سیدعلی آقا و نوکرانش را پیش دیده تصور کرد.
روزی غروربرانگیز بود که در تاریخ مبارزات ملت ما ثبت خواهد شد. موسوی و کروبی و خاتمی هر سه آمدند. اتومبیل موسوی را اهالی ولایت فقیه سنگباران کردند، مردم اما با قدردانی از حضورش، جائی فراتر در دلشان به او دادند. کروبی آمد شجاع و صریح، و خاتمی نیز که عمامه از سرش کشیدند. آن پدر و پسر که متهم به اسلام زدائی بودند هرگز عمامه از سری برنداشتند و با بودن شخصیتی چون مرحوم حاج شیخ (عبدالکریم حائری یزدی) بنیان‌گذار حوزه که مورد احترام پهلوی اول بود، برای آنکه هر جُلنبری با دو متر چلوار ادعای مرجعیت و ثقت الاسلامی و حجت حق بودن نکند، امتحانی گذاشتند که تعداد عمامه‌داران را به شدت تقلیل داد. پهلوی دوم اما آخوندها را تکریم می‌کرد و تنها با نوع خمینی مسلکشان مشکل داشت. عمامه‌ای هم اگر برداشته شد در زندان و از سر غفاری‌ها و همین کروبی و مرحوم آیت‌الله طالقانی و آقای منتظری بود. در واقع نود و اندی درصد از ارباب عمائم با همان دو متر چلوار مصونیت داشتند.
در حکومت علمای اعلام اما به گوش مرجع گرانقدری چون مرحوم آیت‌الله شریعتمداری، آدمخواری چون ریشهری سیلی زد و شاگردش فلاحیان عمامه از سر ایشان برداشت. انسانی چون مرحوم شریف الدین مشکور را به دار آویختند و زنده یاد دکتر سید محسن بهبهانی را در برابر چشمان وحشتزده خانواده‌اش بر سر سجاده نماز صبح به قتل رساندند. راشد بزرگوار خانه نشین شد، علامه سیدرضا صدر به زندان رفت، مرحوم سید محمد شیرازی 15 سال در حصار خانگی بود چنانکه سید صادق روحانی 20 سال خانه نشین شد. دندان آقای منتظری را شکستند و خواستند عمامه‌اش را طناب دارش کنند. و اینهمه در راه بسط و نشر مبانی اسلام ناب محمدی انقلابی ولایتی. عبدالله نوری وقتی در دانشگاه از حسین الله کرم و مسعود ده‌نمکی سیلی خورد و عمامه‌اش را کشیدند، به سیدعلی آقا پیغام داده بود نوبت خودت نیز فراخواهد رسید.
روز قدس، رویای کسب مشروعیت در سفر به آمریکا برای تحفه آرادان به کابوس بدل شد. سیدعلی آقا که می‌گویند اخبار را به دقت دنبال می‌کند اما، چنان با پریشان گوئی در نماز عید فطر به تحلیل راه‌پیمائی روز قدس پرداخت که حس می‌کردی کوکنار دیگر سلول سالمی در مغز حضرتش به جا نگذاشته است.

شنبه 19 تا دوشنبه 21 سپتامبر
شیخ الرئیس بین الشرین
مشاهده هاشمی رفسنجانی که روزگاری کوس لمن المُلکی در مملکت ولایت فقیه می‌زد، در وسط علی لاریجانی و احمدی‌نژاد در یکسو و صادق لاریجانی در سوی دیگر، در نماز عید فطر، همراه با شیخ علی اکبر ناطق نوری و حسن خمینی، به اعتقاد من منظری بسیار حیرت‌برانگیز بود.
ترس از تحقق خوابی که سیدعلی آقا و نوکرش احمدی‌نژاد برای فرزندانش به ویژه دختر دومش فائزه هاشمی دیده‌اند، او را پنج هفته پیش با حضورش در نماز جمعه و پاسخ سنگینی که به خامنه‌ای داد مردمانی که تا دیروز ام‌الفسادش می‌خواندند با نگاه خطاپوش خود بخشیدند. اصلاً چنان شد که اگر خرده انتقادی به او داشتی مورد اعتراض قرار می‌گرفتی که حالا موقع زدن هاشمی نیست و به او احتیاج داریم. این جمله را در هفته‌های اخیر بسیار شنیدم. خیلی‌ها بعد از حضور اودر نماز عید فطر خواستار تحلیلی گویا بودند که آشکار کند چرا شیخنا بعد از آنهمه بی‌مهری‌ها و تحقیر و اهانتها از جمله در دو هفته اخیر با لغو حضورش در نماز جمعه و روز قدس مستقیماً از سوی خامنه‌ای، باز هم حاضر شد در مجلس به قول آیت‌الله دستغیب یزید زمان حاضر شود و تسبیح بیندازد؟ به اعتقاد من هاشمی بعد از دیدار پرتشنجش با سیدعلی آقا در برابر یک سؤال بزرگ قرار گرفت، آیا مثل کروبی دنیا و آخرت به نگاهی بفروشد، نزد مردم معتبر شود و گذشته‌اش به کلی در نگاه ملت به فراموشی سپرده شود و بابت این انتخاب مناصب و جایگاه خود را از دست بدهد، فرزندانش دچار محاکمه و زندان شوند و... و یا آنکه فعلاً دندان روی جگر بگذارد، نخست فرزندان و اقوام و احبابش را نجات دهد، بعد هم خودش، زهر هلاهل را به موقعش در کام سلطان بچکاند. شخصیت هاشمی و نگاه او به دنیا، گزینه دوم را به عنوان طبیعی‌ترین گزینه قرار می‌داد. شیخ نیز بر این گزینه نظر داد. و جالب اینکه در سلام رسمی روز عید در حضور رهبر و ارکان نظام و سفرای کشورهای مسلمان، آن بالا در کنار نایب مناب امام زمان، به شیخ جائی نداده بودند و فقط دو لاریجانی و احمدی‌نژاد افتخار جلوس یافته بودند.

September 26, 2009 12:03 PM

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

مهر۱۳۸۸/۲ شماره ۲۸

زير ذره بين

زير ذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

ارزيابي سخنان احمدي نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل متحد

Ahmaghinejad_UN-09-09.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با سخنان احمدي نژاد در مجمع عمومي سازمان ملل متحد٬ پاسخ ميدهد.۲۵/۰۹/۲۰۰۹

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

جمعه ۲۵/۰۹/۲۰۰۹

Download file

زيرذره بين

زيرذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

در حاشيه اظهارات احمدي نژاد پيش از ورود به نيويورك

AP-Iran-Mahmoud-Ahmadinejad-190_01.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش رامش از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اظهارات احمدي نژاد پيش از ورود به نيويورك پاسخ ميدهد.۲۴/۰۹/۲۰۰۹

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

پنج شنبه ۲۴/۰۹/۲۰۰۹


Download file

تندیس جاودانه آزادی

تندیس جاودانه آزادی

تندیس سربلند
قد قامت الصلات هنر
وقتی که چشم میدوزد
بر تحفه ای که سر تا پایش


statue of liberty.jpg

عین حقارت است
فریاد میزند:
این مظهر فریب و جنایت را
در چاله ی زباله بیندازید!
تندیس عشق میگرید
تصویر مه گرفته ی سهراب
چشمان آفتابی محسن
و یاد بی زوال ندا
در پیش چشم اوست

از آن بلند عالم
تندیس عشق
پروانه های آزادی را
پرواز میدهد
آنسوی آب و خاک
در پهندشت ایران
در بستر خلیج همیشه فارس
در پیش پای کارون
بر بستر جنایت و خون
تندیس سربلند
قد قامت الصلات هنر
شعری به یاد ایران میخواند
ای سرزمین شعر و ترانه
ای شعله ی همیشه فروزان
ای دفتر قدیمی تاریخ
آن لحظه دور نیست
وقتی که تحفه ی آرادان را
در چاله ی زباله بیندازید
روزیکه دین فروشان را
از بستر سیاستشان
یکسر جدا کنی
آن لحظه ای که میکده ها
در طیف بانگ حافظ و خواجو
رقصی چنان که جان و جهانست
آغاز میکنند
آن لحظه دور نیست
تا بوسه بر مزار الف صبح
تنها سه چهار قدم باقی است
شهرام جمع مستان را
آواز میدهد:
گاه رسیدن است بیائید
ایران رها شده است کجائید؟

لندن 23 سپتامبر 2009

September 24, 2009 09:23 AM

باران روز قدس

باران روز قدس

(صلی علی محمد / اشک خدا درآمد
در لحظه ای که مآموران سید علی آقا به سوی راهپیمانان سبز گاز اشک آور پرتاب کردند ناگهان رگبار تندی برای دقایقی فرو ریخت. همانجا یکی از راهپیمانان با دوق فریاد زد :
صلی علی محمد / اشک خدا درآمد


qooooods.jpg
آری
این اشکهای درد الهی است

وقتی با نام او
سودای عشق را
بر دار میکشند.
این اشک عاشقی است
کز بند بند جانش
گل را و نور را
دل را سرور را
در سینه ی عزیزترین مخلوقش
جاری کرد


معنای دوست داشتنت را
در چشمهای عاشق شب
پرواز داد
نام بلیغ انسان را
آغاز صبح بیداری کرد.
آری
این اشکهای اوست
آن مهربان که با یادش
هر بامداد
از پشت پنجره
خورشید را صدا کردیم
هر شام با ترانه دیدارش
مهتاب را تماشا کردیم
این اشکهای اوست
وقتی
با نام بی زوالش
نایب مناب مهدی موعود
دستور قتل شعر و صنوبر را
صادر کرد
این اشکهای درد الهی است
پیمان ما ولی با او
پرواز تا بهار رهائی است

علی رضا نوری زاده لندن 22سپتامبر 2009

September 24, 2009 09:10 AM

تفسير خبر

تفسير خبر

Tafssir-17-06-2009.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده ودكتر محسن سازگارا در رابطه با پيام پريزدنت باراك اوباما در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد٬ احمدي نژاد در نيونيورك٬ مساله فلسطينيان واسرائيل٬ وروز اول مهر در ايران ... ٬به سوالات جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند. ۲۳/۰۹/۲۰۰۹

صدا
Download file

لينك تصويري
Download file

Wednesday, September 23, 2009

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

چهار شنبه ۲۳/۰۹/۲۰۰۹

Download file

زير ذره بين

زير ذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

ارزيابي اجلاس مجلس خبرگان واظهارات هاشمي رفسنجاني

Khebregan-09-09.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش رامش از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با اجلاس مجلس خبرگان واظهارات هاشمي رفسنجاني٬ پاسخ ميدهد.

۲۳/۰۹/۲۰۰۹

Download file

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

مهر/۱۳۸۸شماره ۲۷

Download file

Tuesday, September 22, 2009

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

شهريور۳۱/ ۱۳۸۸ شماره ۲۶


Download file

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

شهريور۳۰/ ۱۳۸۸شماره ۲۵

Download file

في يوم القدس الإيراني، تمزيق صور لنصرالله وشعارات لحزب الله -

September 22, 2009

في يوم القدس الإيراني، تمزيق صور لنصرالله وشعارات لحزب الله -

علي نوري زاده لموقع "14 آذار": الإيرانيون هم من وضعوا فيتو على تشكيل الحكومة اللبنانية
حاوره غسان عبد القادر
(مصاحبه المستقبل با علي رضا نوري زاده )

المستقبل.jpg

فاخر الأمين العام لحزب الله السيد حسن نصرالله في خطابه يوم الجمعة الماضية بمناسبة يوم القدس بأنه ليس وحيداً في التحضير للمعركة القادمة ضد إسرائيل وربما في مواجهة الولايات المتحدة والغرب، بإشارة إلى الدعم غير المحدود الذي يتلقاه من النظام الإيراني. لكن يبدو أن ظاهرة جديدة لا تتوافق مع أمنيات السيد نصرالله قد شهدها يوم القدس الإيراني هذا العام. فيوم القدس الذي اراده الخميني وقفة ضد إسرائيل وأميركا، إذا به يتحوّل إلى موقف ضد الولي الفقيه وضد حزب الله وحماس. الهتافات هذا العام إرتفعت ليس لأجل القدس بل كذلك رفضت الموت في سبيل غزة ولبنان منادية بالحياة لأجل إيران.

لأول مرة منذ 20 عاماً، قمع متشددون وعناصر في شرطة مكافحة الشغب الإيرانية و الباسيج، آلاف الإصلاحيين الذين تظاهروا احتجاجاً على نتائج الانتخابات الرئاسية الأخيرة وهم يهتفون: "يا حسين! مير حسين!" و "لا غزة ولا لبنان، نستشهد من اجل إيران". فقد تعرّض الاصلاحيون للضرب بالهراوات واعتُقل العشرات منهم، فيما اعتدى متشددون على خاتمي الذي سقطت عمامته وتمزق رداؤه، قبل إرغامه على مغادرة المسيرة. كما هاجم متشددون مير حسين موسوي ومهدي كروبي، وأرغموهما على المغادرة.


ولكن الجديد الذي لم يكن يتوقعه السيد نصرالله هو تمزيق شعارات لحزب الله في وسط العاصمة الإيرانية شاهد الفيديوبالإضافة إلى صوره وصور نائبه نعيم قاسم.

ومن أجل إلقاء نظرة عن كثب على تطور الوضع في إيران، أجرى موقع "14 آذار" الإلكتروني مقابلة هاتفية مع الدكتور علي نوري زاده، مستشار الرئيس الإيراني السابق محمد خاتمي ورئيس المركز العربى الإيرانى للدراسات، والذي يتخذ من لندن مقراً له. وقد أستوضحنا من الدكتور زاده مدلولات الشعارات التي رفعت فضلاً عن أبعاد التظاهرات التي جرت يوم القدس. كما قدم لنا تحليلاً لخفايا السلوك الذي ينتهجه النظام الإيراني من قضايا المنطقة وخصوصاً لبنان، وختم بالكلام عن المواقف الدولية الأخيرة تجاه ملف إيران النووي.

ندعم السلطة الفلسطينية ولن نكون كاثوليكيين أكثر من البابا

عن الشعار الذي ردده المتظاهرون "لا غزة ولا لبنان، حياتنا فقط من اجل ايران"، أوضح د. علي نوري زاده أن هذا الشعار لم يكن نكاية بلبنان أو بالشعب اللبناني بل إنّ هذا الشعار معناه كفانا تدخلاً في شؤون لبنان وشؤون فلسطين. ونطالب النظام الإيراني ببذل جهوده داخل البلاد من أجل تحسين ظروفه المعيشية والثقافية والإقتصادية عوضاً عن إعتقال الناس وإغتصاب الشباب وقتلهم، وبدل أن يدعّي النظام أنه يحمي الثورة الفلسطينية وحزب الله. النظام الإيراني أراد من خلال وسائل إعلامه وصحفه وخصوصاً تلك الناطقة باللغة العربية تصوير المعارضة الإيرانية بأنها مع إسرائيل وضد الشعب الفلسطيني. وهذا كلام سخيف برأيي".

وعن القضية الفلسطينية، فقد أكدّ زاده على التعاطف الكبير الذي يكنه الشعب الإيراني لنضال الشعب الفلسطيني "ولكننا لن نكون كاثوليكيين أكثر من البابا، كما يقول المثل الشائع. فعندما يقبل الفلسطينيون بالسلام فلا يجب عندها أن نرسل أموالاً وأسلحة وندرب الفلسطينيين من أجل نسف جهود السلطة الوطنية الشرعية التي تعمل للتوصل لسلام عادل. لقد سبق أن أبدى كل قادة الثورة الخضراء في إيران من الشيخ مهدي كروبي إلى السيد مير حسين موسوي والرئيس خاتمي دعمهم الصريح للسلطة الشرعية الفلسطينية المتمثلة بالرئيس الفلسطيني محمود عباس "أبو مازن". وهنا نقول لا نريد أن نتدخل في شؤون الشعب الفلسطيني الذي من حقه إكتساب حقوقه وأنهاء الإحتلال الإسرائيلي لأراضيه ولكن كذلك لن ندعم الإنتحاريين وننسف جهود أبو مازن".

14 آذار ألهمت الإصلاحيين والنظام يستغل قضايا المنطقة للحصول على إمتيازات

ثم توجه زاده بكلامه إلى الشعب اللبناني قائلاً "إنّ الشعب الإيراني يدعمكم؛ لأنني أعتبر حركة 14 آذار الإستقلالية قدوة لنا في إيران ومصدر إلهام للإصلاحيين لما بدت عليه من حركة مسالمة ونضالية وحضارية نجحت في إنهاء الحكم السوري ومنع إستغلال لبنان بالإضافة ضمان الوجود اللبناني. ونحن نحترم ونحب قادة 14 آذار من دون إستثناء وحسب رأينا ورأي جميع المثقفين في إيران، شكلت حركة 14 آذار بداية النهاية لزمان الإستغلال والحرية في المنطقة عبر حركات مسالمة بعيدة عن الخشونة والعنف".

وأعتبر زاده "إنّ الشعب اللبناني بالنسبة لنا هو شعب عظيم ونحن لا نريده ساحة للقتال بل للتبادل الثقافي. فالآلاف من الإيرانيين قبل الثورة قد تعلموا في مدارس وجامعات لبنان، ونحن نعشق لبنان ونحب طبيعة لبنان وثقافته وخصوصاً السيدة فيروز. وعلى المستوى الشخصي، أنا كنت معتاد أن أجلس في شارع الحمراء كل صباح لأشتري جريدة الحياة واقرأ مقالات ميشال أبو جودة الذي ارى فيه معلمي. لكن السلطة في إيران تعتبر لبنان ورقة مربحة يمكن إستخدامها لكسب إمتيازات من الإدارة الأمريكية. وقد سبق أن أعلن اللواء حسن فيروزآبادي، أحد أعلى جنرالات القوات المسلحة الإيرانية ورئيس هيئة أركانها، بكل صراحة إن الدعم المقدم للقضية الفلسطينية هي لكسب إمتيازات سياسية على الساحة الدولية. في الحقيقة، إن لبنان و فلسطين والعراق وأفغانستان، يمثلون أوراق تفاوض للنظام الإيراني وقضايا يمكن الإتجار بها مقابل مكتسبات وإمتيازات".

الثورة الخضراء مستمرة حتى إعادة الإنتخابات

ورداً على تصريح نجاد حول أن حركة المعارضة باتت في رمقها الأخير، قال زاده" بالنسبة للإنتفاضة التي إنطلقت بعد الإنتخابات فإنها مستمرة بدليل إعتقال العشرات منذ ذلك الحين. حتى خلال يوم القدس جرى إعتقال حوالي خمسين شخصاً من الإصلاحيين. وكانت قوات الأمن تلجأ إلى تكتيك إعتقال الإبن والبنت في حال لم يعترف الوالد تحت التعذيب أو يقوم بما يريدونه. وهذا بالضبط ما حصل عندما أعتقلوا الدكتور مير آبادي، رئيس لجنة العلاقات الخارجية في البرلمان الإيراني سابقاً، وأمين عام جبهة المشاركة. فخير دليل على مواصلة الإنتفاضة إجرآت التعذيب المستمرة، الإعتقالات، إغلاق الصحف والمواقع الألكترونية".

فبالرغم من كل الإجرآت التي أتخذها النظام في يوم القدس، بحسب أقوال زاده، خرج الآلاف إلى الشوارع ورددوا هتافاتهم بالموت للديكتاتورية. وقد روى لنا أنه في إيران شخص مسؤول عن الشعارات أي أن مسؤوليته هي ترديد شعارات "كالموت لإسرائيل، الموت لأمريكا، يا الله خذ من عمري وأعط الولي الفقيه وهكذا دواليك. ولكن الجماهير كانت تردد بالمقابل الموت لروسيا، الموت للمحتل، الموت للديكتاتور، وعندما نادى بحياة آية الله خميني، ردد المتظاهرون "روحي فداك إيران".

"والتغيير الذي طرأ على شعارات يوم القدس كما الحضور المكثف لمؤيدي موسوي وكروبي، هو دليل بالغ الوضوح على أن الشعب الإيراني لن يخضع للإبتزازا والقهر". وتابع زاده "الإنتفاضة المجيدة مستمرة حتى تحقيق أهدافها المحددة وهي إعادة الإنتخابات تحت إشراف هيئة مراقبة جولية محايدة وإعادة فتح الصحف والمواقع الإلكترونية ودون شك ضمان الحريات وإحترام الرأي الآخر. كما أنّ قضية الإغتصاب لم تقفل رغم الضغوط الهائلة التي تمارس على الأشخاص المعنيين من أجل التخلي عنها وهي تتصدر حالياً إهتممامتنا جميعا"ً.

النظام الإيراني وضع فيتو على تشكيل الحريري لحكومته

بالعودة إلى الشأن اللبناني، تناول زادة بالحديث الإمام موسى الصدر والعلامة السيد علي الأمين والذي عبّر عن إعتزازه بهما. كما قال "أنه خلال وجود الإمام الصدر، قمت بزيارة لبنان وصور بالتحديد ورأيت علاقة الصدر بالناس وقربهم منهم. ولكن عندما جاء حسن نصرالله كقائد لحزب الله كنا نحترمه في البداية ونعتبره من تلامذة الإمام موسى الصدر وعلى دربه لكنه مع الأسف فوجئنا بتحول حزب الله على يده إلى دمية بيد إيران. وبالرغم من قول نصرالله أنّ النظام الإيراني منشغل بأمور كثيرة عن لبنان، فأنا أؤكدّ أن الإيرانيين هم من وضعوا فيتو على تشكيل الحكومة اللبنانية بالتنسيق مع سوريا".

وأشار زاده "أن هذا الأمر قد تقرر خلال اللقاء الأخير الذي جمع أحمدي نجاد وبشار الأسد. وفي التفاصيل ونقلاً عن دبلوماسي إيراني معروف، رفض الكشف عن إسمه لأسباب أمنية، فإن معظم المباحثات خلال هذا اللقاء تمحورت حول حكومة الشيخ سعد الحريري وضرورة إفشال جهود الحريري لتشكيل الحكومة لأن إبن رفيق الحريري لا يمكن له أن يحكم طالما هناك تدخل سوري وإيراني. وبعد المحادثات توصلوا إلى قرار مفاده أنه عوضاً عن إبداء معارضتهم الواضحة لسعد الحريري عبر حزب الله، طلبوا من حزب الله التواصل مع الرئيس المكلف. في الوقت عينه، دفعوا بشخص آخر هو ميشال عون، الذي يعتبر نفسه نابليون آخر، ليضمن لهم عدم تشكيل حكومة الوحدة الوطنية. وقد بدأت المساعدات الإيرانية المالية بالتدفق على عون كما برز الدعم الإعلامي الواضح لعون في تلفزيون العالم الإيراني وصحيفة الأخبار وشبكة سحر. وأصبحت وسائل الإعلام التابعة للنظام الإيراني تصف ميشال عون بأنه قائد عظيم ومجاهد كبير في المنطقة".

وأوضح زاده موقف الإيرانيين من حزب الله بقوله "إن معارضة الشعب الإيراني لحزب الله ليس لأنه يقاوم أو يتصدى لمطامع إسرائيل ومؤامرات الصهاينة بل لأنّ الحزب يمثل إرادة الولي الفقيه ونظام الملالي. نريد الحزب أن يكون مستقلاً وسنسانده تماماً ولكنه تحول الحزب إلى تابع للنظام الولي الفقيه. لذا مزق الإيرانيون صور وحسن نصرالله ونعيم قاسم وهذا الأخير يعتبر مكروهاً للغاية في إيران".

الروس يتراجعون وأوباما ملتزم بوقف البرنامج النووي

كما قد قدم زاده شرحاً عن حيثيات الموقف الروسي المستجد تجاه كل من سوريا وطهران فأعتبرها بداية تراجع في الموقف الروسي " فعلى سبيل المثال سبق للروس أن وقعوا مع إيران إتفاقية لتزوييدها بصواريخ S 300 أم الآن فقد أوقفوا عملية التسليم. وكذلك الأمر بخصوص بيعهم لسوريا طائرات مقاتلة من طراز ميغ 31 المتقدمة للغاية والأكثر تطوراً، ولكن تمّ تجميدها أيضاً بإعتبارها أصبحت من المحظورات. كما تعهدت روسيا أنها لن تعارض عقوبات إضافية على إيران لو واصلت الأخيرة برنامج تخصيبها لليوارنيوم. كل ذلك مقابل إلتزام الولايات المتحدة وقف نشر شبكة الدفاع الصاروخي في أوروبا الشرقية فضلاً عن عدم ضمّ جورجيا إلى حلف شمال الأطلسي. ورئيس وزراء إسرائيل نتناياهو قال للرئيس الروسي أن إسرائيل ليست في وارد ضرب إيران في الوقت الحاضر، بعد أن أقتنع أن روسيا لن تبيع لإيران صواريخ S 300 كجزء من الإلتزامات المتبادلة بين الطرفين".

ولدى سؤالنا عن إحتمال قبول الغرب بحزمة المقترحات الإيرانية المقدمة، رأى زاده أن "إدارة أوباما كإدارة بوش مصرّة على وقف تخصيب اليورانيوم. والسبب يعود إلى أن الأمريكيين يملكون معلومات دقيقة حول هذا الموضوع على اثر لجوء عدد من الخبراء الإيرانيين إلى أوروبا والغرب، وقد كشف هؤلاء عن معلومات ذات قيمة عالية تتعلق ببرامج إيران السرية للتسلح. لذا ستواصل الولايات المتحدة الضغط على إيران لإيقاف تسلحها النووي. أما في حال رفضت إيران وواصلت برامجها، فأنا أعتقد أن عقوبات على غرار حظر تصدير البنزين إلى إيران ستدخل حيز التنفيذ قريباً".

المصدر : خاص موقع 14 آذار

September 22, 2009 07:03 PM

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

سه شنبه ۲۲/۰۹/۲۰۰۹

Download file

پنجره اي رو به خانه پدري

پنجره اي رو به خانه پدري

Panjereh-121.jpg

دوشنبه ۲۱/۰۹/۲۰۰۹

Download file

يكهفته با خبر

September 21, 2009

يكهفته با خبر

KAYHAN-1.jpg

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
سه‌شنبه 8 تا جمعه 11 سپتامبر
چشمانم می‌سوزد با آنکه در فاصله شش هزار کیلومتری از پشت شیشه‌های ضخیم جعبه تماشا، خاک و دود به سوی من راه ندارد. دوربین اتفاقی، ناگهان روی پیراهنی سپید توقف می‌کند. لابد صاحب دوربین خیلی متمکن است که توانسته از پنجره‌ای در آنسوی منهاتن روی پیراهن سپید آدمی که از پنجره طبقه پنجاه و هفتم یکی از دوقلوهای درآتش شعله‌ور، آویزان شده، زوم کند.
چشمانم می‌سوزد. راستی مرد پیراهن سپید در این لحظه به چه می‌اندیشد؟ شعله‌های بی‌امان در بالای سرش میله‌ها، انسانها و فریادها را ذوب می‌کند و به سوی آسمان پرواز می‌دهد. پیراهن سپیده به چی فکر می‌کند. ..؟

تمام عمرش به معنی معجزه خندیده است. لابد یک شب که در تلویزیون در کنار بانویش که عاشقانه دوستش دارد و دختر پریچهره‌اش به برنامه شعبده‌بازی‌های دیوید کاپرفیلد معروف نگاه می‌کرد زمانی که او برج و فیل و دیوار چین را غیب کرده بود. یا از فراز یکی از این دوقلوها پرواز کرده بود، به دختر و همسرش گفته بود این‌ها همه دوز و کلک است، تردستی است، چنین کارهایی غیرممکن است. مگر می‌شود دیوار چین را غیب کرد و یا از فراز دوقلوهای نیویورکی پائین پرید و سالم ماند. حالا امّا معجزه را باور دارد. اگر دیوید کاپرفیلد توانست، من چرا نتوانم. در آن هیاهو و فریاد و اشک، وحشت کسی متوجه خروج او از پنجره نشد. زیر پاهایش هره طبقه پنجاه و هفتم قرص و محکم به نظر می‌رسید. یک لحظه دست در جیب کرد و تلفن همراهش را بیرون آورد. اگر شماره یک را فشار می‌داد خیلی سریع با همسرش ارتباط برقرار می‌کرد. شماره یک را فشار داد. نیمه‌اش خیلی زود جواب داد عزیزم کجایی؟ می‌بینی چه قیامتی برپا شده؟ من که نصفه عمر شدم. سعی می‌کند بر اعصاب خود مسلط شود. انگار صدای نعره آتش و فریادهای همکارانش را نمی‌شنود. عزیزم، نگران مباش، از خطر جسته‌ام... آه خدا را شکر، چقدر نگرانت بودم. صدای کودکی به گوش می‌رسد که در گوش او مثل نجوای نخستین «مزرعه توت فرهنگی‌ها برای همیشه»ی جان لنون که خیلی دوستش دارد جاری می‌شود. بابا، بابا، کجایی؟ سعی می‌کند خونسردی خود را حفظ کند. عزیزم یادت هست که چند شب پیش دیوید کاپرفیلد را دیدیم که از فراز دوقلوها در منهاتن فرود آمد؟ دخترکش همراه با مادر می‌گوید بله بابا، یادم هست. بعد خطاب به همسرش می‌گوید عزیزم تلویزیون روشن است؟ بله عزیزم و الان داره آتش و دود و فریاد و پرواز سنگ و چوب و کاغذ رو نشون می‌ده... نه، حالا دوربین روی آدمی که از پنجره بیرون آمده و روی هره طبقه زیرین ایستاده متوقف شده است.
عزیزم راست می‌گی؟ اون آدمه پیراهن سفید داره و کُت تنش نیست. خوب دقت کن، انگار داره با تلفن حرف می‌زنه! همسرش می‌گوید تو هم داری تلویزیون رو می‌بینی؟ آره خودشه، الان متوجه شدم، داره با تلفن حرف می‌زنه اما هرم آتش و دود مانع می‌شه که چهره‌اش رو درست ببینم، بیچاره چه حالی داره. حتماً داره الان با زن و بچه و یا مادر و پدرش حرف می‌زنه...
پیراهن سپید تلاش می‌کند صدای اشک آلودش را صاف کند. عزیزم، خوب نگاه کن، الان برای تو و دخترک نازم دست تکان می‌دهم، هان دقت کن. حالا معجزه را باور دارم، دلم می‌خواهد تو و دخترمان این لحظه را به یاد داشته باشید. پرواز مرا به خاطر بسپارید... زن در حالت ناباوری و شوک، جلوتر می‌رود، و لحظه‌ای بی‌اختیار چنگ به صورت می‌زند. دخترک عروسکش را سفت به بغل می‌فشارد و دامن مادرش را می‌گیرد. لحظه‌ای که حالا هر زمان که زن چشم می‌بندد با اوست با پرواز مرد پیراهن سپید آغاز می‌شود. و همزمان دوقلوی اول فرو می‌نشیند، قارچی از دود و سنگ و چوب و گوشت انسان به آسمان می‌رود. صفحه تلویزیون سرشار از خاک و آتش است. چشمم می‌سوزد.
پانزده هزار کیلومتر آنسوتر، ریشوها بر سفره شام ملاعمر جمع شده‌اند. اسامه در کنار ایمن و خالد و سلیمان فراز سفره نشسته‌اند و با دست لقمه می‌زنند. حبیب آشپز اسامه که همراه او از حجاز بیرون زد چندی در سودان بود و بعد به پاکستان و حالا افغانستان ره کشید، بریانی‌های خوشمزه‌ای درست می‌کند. اسامه مرتب به ساعتش نگاه می‌کند، بعد می‌گوید دستگاه تماشا را روشن کنند. سلیمان در آخرین سفرش به ایران از ژنرال محمد باقر ذوالقدر تقاضا کرده بود علاوه بر دستگاه دیالیز برای مجاهد کبیر اسامه بن لادن، یک دستگاه تلویزیون جنگی برایشان تهیه کند. تلویزیون توی چمدانی بزرگ جاسازی شده بود با آتن پشقابی 90 سانتی. خالد به تلویزیون ور می‌رود و سرانجام روی CNN متوقف می‌شود. گزارشگری دارد اوضاع بورس نیویورک را در بامداد 11 سپتامبر گزارش می‌کند. اسامه نگاهی به ایمن و ابوغیث می‌کند، ملاعمر خود را جمع و جور می‌کند و سرش را پائین می‌اندازد. نگاه به جعبه شیطانی از نظر او حرام اندر حرام است و اسامه چون این را می‌داند هرگز به او اصراری نکرده که در مشاهده اخبار تلویزیون که اغلب گویندگان زن کافر آن را اجرا می‌کنند، با او و یارانش همراه شود اما امروز با لحنی غریب می‌گوید شیخنا نرو، امروز باید پیروزی بزرگ ما را شاهد شوی... لحظه‌ای بعد گوینده CNN با وحشت و حیرت حرف بورس و اوراق بهادار را قطع می‌کند، تصویری روی پرده ظاهر می‌شود و فریاد گوینده که آه خدای من باور نمی‌کنم چه دارد می‌شود؟ نخستین طیاره در بخش بالای یکی از دوقلوهای منهاتن به ساختمان می‌زند و بعد شعله است و دود و کباب شدن صدها انسان، اسامه و همراهانش با شادی فریاد می‌زنند، خدا را شکر، خدا را شکر، بعد یکدیگر را بغل می‌کنند، حالا ملاعمر هم به تصویر خیره شده و یک چشمی همه چیز را زیر نظر دارد... دوربین روی مرد پیراهن سپید که از پنجره آویزان شده متوقف می‌شود. ملاعمر زیر لب می‌گوید لابد یکی از جهودان است و تا دقایقی دیگر به درک واصل می‌شود. پیراهن سپیده تلفنش را از جیب در می‌آورد و تصویرش با تلفن همراه در هاله دود و آتش و پاره‌های کاغذ و چوب و سنگ پیش روی مجاهد اکبر اسامه و ملاعمر و یارانشان قرار دارد. ابوغیث می‌گوید لابد دارد الان به اربابانش در موساد گزارش می‌دهد. یک لحظه اسامه متوجه می‌شود پسر کوچک سه ساله‌اش وارد چادر شده و به تصویر مرد پیراهن سپید خیره شده است. دستش را می‌گیرد سلامت کو پسرم؟ پسرک با خجالت سلام می‌کند. زبانش می‌گیرد. اسامه می‌گوید عزیز پدر، محمد، نگاه کن الان یکی از جهودهای خائن و جنایتکار به درک واصل می‌شود. پیراهن سپیده دست تکان می‌دهد و بعد پرواز می‌کند. ایمن با صدای بلند می‌خندد و محمد پسر اسامه را با انگشت نشان می‌دهد. نگاه کنید، محمد هم برای جهوده دست تکان می‌دهد. چهره محمد را ترس و درد فرا گرفته است و همچنان دست تکان می‌دهد.
***
زهرا با سامیه دخترش، عماد و سمیرا پدر و مادر و همسرش در مسجد کوچک شرق نیویورک به یاد سامی همسرش که تصویر پروازش را با پیراهن سپید در پس ذهنش نگاه می‌کند، گرد آمده‌اند. شیخ ابوسعید امام و خطیب مسجد با چهره‌ای گرفته جلو می‌آید و با صدائی پر از بغض می‌گوید جایش خالی است. نماز جمعه بی‌او معنائی ندارد. او بود که با صدای خوشش اذان می‌گفت و مردم را به صلات دعوت می‌کرد. شکی ندارد او اکنون در جنت ابدی نزد پروردگار خویش است و برای شما دعا می‌کند. سامیه عروسکش را به بغل می‌فشارد و رو به زهرا مادرش می‌گوید؛ مامان، مگه نگفتی بابا پیش خداست، پس چرا اینجا نیست؟ مگه بابا نگفته بود اینجا خانه خداست؟!
* این یادداشت را از دفتر ایام آوردم که یادداشتهای روزانه‌ام را در بر می‌گیرد. چند هفته بعد از فاجعه 11 سپتامبر وقتی از Grand Zero دیدن کردم، توی هتل این طرح را نوشتم و حالا در هشتمین سالروز جنایت پیروان اسلام ناب محمدی سلفی در این زاویه به چاپش می‌رسانم. این نکته را نیز یادآور شوم که 8 سال پیش وقتی می‌گفتم و می‌نوشتم دستان اهل ولایت فقیه در این جنایت آلوده است خیلی‌ها لبخند می‌زدند که نفرت از رژیم طرف را به پرت و پلا گوئی کشانده، حتی در آمریکا نیز کسانی بر بیگناهی اهل ولایت فقیه رأی قاطع داده بودند. ضمن آنکه با غرور و سربلندی موج موج انسانهای زیبا را که شمع به دست در میدان محسنی در فردای فاجعه با مردم آمریکا همدردی می‌کردند (آن هم در زمانی که نیمی از جهان عرب و اسلام در شادی شیطانهای القاعده و طالبان شریک شده بودند) به آمریکائی‌ها نشان می‌دادم و یادآور می‌شدم که فضای ایران از عشق و مهر و آزاداندیشی سرشار است. اما در بیغوله‌ قدرت، هستند کسانی از تیره باقر ذوالقدر و حاج مرتضی و احمد آقای وحید که حالا عرش را از شادی سیر می‌کنند. اینها همانها هستند که در پایگاه هوائی سپاه در مشهد، بعضی از تروریستهای جوان 11 سپتامبر را میزبان شدند و آموزش دادند. 8 سال بعد در نیویورک پرونده 11 سپتامبر از نو گشوده شده است. حالا اعترافات خالد شیخ را دارند و گفته‌های تنی از تروریستهای زندانی در گوانتانامو را، حقیقت زیر پرده نمی‌ماند و سرانجام روسیاهی برای ذغالهای ذوب شده در ولایت سیدعلی خواهد ماند.

شنبه 13 تا دوشنبه 14 سپتامبر
آنشب در تهران چه گذشت؟

ساعت 9 شب سه‌شنبه بود که محسن تلفن زد. دوستی از نزدیکان میرحسین موسوی خبر داده بود که امشب قرار است موسوی و کروبی را بگیرند. در واقع از آغاز هفته با دنبال کردن مسیر رویدادها می‌شد فهمید که لغو مراسم احیا در مزار خمینی، جلوگیری از برگذاری وسیع یادروز درگذشت آیت‌الله طالقانی (و خصوصی کردن مجلس در مسجد هدایت با هدایت مهدی دوست دیر و دور سالهای نوجوانی و فرزند همدل و همراه پدر طالقانی و در خانه خانم اعظم طالقانی دختر آن مرحوم) منع برگذاری سالانه شهادت آیت‌الله قدوسی، ربودن چند ساعته فرزند آقای کرّوبی و سپس دستگیری دکتر علی‌رضا بهشتی و مرتضی الویری و... همگی نشانه تصمیم رژیم برای تنگتر کردن هر چه بیشتر حصار گرد رهبران جنبش سبز و جلوگیری از به‌راه افتادن موج تظاهرات در روز قدس بود.
می‌دانستیم که دوشنبه شب جلسه نیم‌بند شورایعالی امنیت ملی بدون حضور حسن روحانی، که هنوز یکی از دو نماینده سیدعلی آقا در شوراست، به ریاست تحفه آرادان تشکیل شده است. جلسه‌ای که در آن یک دستور کار وجود داشته به همراه چراغ سبزی از ارباب فقیه مبنی بر اینکه دستگیری رئوس فتنه از جانب مقام معظم رهبری بلامانع اعلام شده است. قرار می‌گذاریم با دو محسن (مخملباف و سازگارا) که همان موقع اطلاعیه‌ای بیرون دهیم. دوازده و نیم شب اطلاعیه منتشر می‌شود. بازتاب وسیعی دارد، خدا پدر خالق فیس بوک و الباقی چهارراه‌های ارتباطی را بیامرزد. از شش صبح تلفنها شروع می‌شود و تا ساعت 9 صبح دهها خبرگزاری و رادیو تلویزیون خارجی خبر را پخش کرده‌اند. در اطلاعیه اشاره شده با دستگیری کروبی و موسوی و خاتمی، مردم به خیابانها خواهند آمد و رهبری جنبش نیز به خارج منتقل خواهد شد. البته آنها که خرده شیشه دارند این قسمت را با تعبیر و تفسیرهای حیرت‌آور پیگیر می‌شوند حال آنکه قصد ما یادآوری این نکته بود که جنبش با زندانی شدن رهبران شناخته شده‌اش پایان نمی‌گیرد و کسانی هستند که با توصیه رهبران جنبش در داخل، از چند هفته پیش به خارج آمده‌اند تا دست در دست هموطنان مبارزشان در خارج کشور، جنبش را تا مرحله پیروزی راهبر شوند.
روز چهارشنبه خبردار می‌شویم که در جلسه هیأت وزیران، احمدی‌نژاد توصیه سعید جلیلی و منوچهر متکی را مبنی بر اینکه دستگیری سه چهره شاخص جنبش را به بعد از سفرش به نیویورک موکول کند چون این مسأله می‌تواند امیدها به گفتگو با شیطان بزرگ را به هم بریزد، پذیرفته است. با اینهمه درز کردن آنچه در دیدار حسن روحانی و همکارانش در مرکز پژوهشهای استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت با هاشمی رفسنجانی گذشته، تاکید مجددی است بر اینکه سید علی آقا دستور بازداشت حداقل موسوی و کروبی را صادر کرده است.
در این دیدار چند ساعته رفسنجانی به تفصیل درباره خطاهای اقای خامنه‌ای سخن می‌گوید و اینکه مقام معظم رهبری اصلاً گوشش بدهکار حرف منطقی نیست. رفسنجانی شرح می‌دهد که چگونه قبل از انتخابات در یک نشست خانوادگی به خامنه‌ای هشدار داده است یا شعله امید مردم را برای داشتن یک انتخابات نیمه آزاد بالا نبرید و یا اگر چنین امری هدف شماست مواظب باشید تقلب نشود چون این آتش دودمان شما و ما را به باد خواهد داد. بعد به نامه‌هایش اشاره می‌کند که پاسخش آن بی‌مهری‌ها در نماز جمعه 29 خرداد بود که بوزینه احمدی‌نژاد را فراتر از من قرار داد. و دست تطاول به سوی خانواده من گشود. هاشمی رفسنجانی سپس یادآور می‌شود که کار از دست خامنه‌ای در رفته است. گندکاری‌های مجتبی پسرش باعث شده هر دوی اینها در چنگ باند احمدی‌نژاد بیفتند. بعد هم به آخرین دیدارش با خامنه‌ای اشاره می‌کند که در آن نسبت به هر گونه تعرضی به کروبی و موسوی و خاتمی هشدار داده و گفته است خود را با کروبی در نیندازید، او پایگاه سفت و سختی در قم دارد و می‌تواند اسباب دردسر و بی‌حرمتی به شما شود، موسوی نیز حمایت مردمی دارد و خاتمی حمایت بین‌المللی، در عین حال اگر اینها را گرفتید لابد فردا نوبت من و فرزندانم است کارتان را راحت می‌کنم به محض دستگیری اینها من از تمام مسؤولیتهایم کناره‌گیری خواهم کرد. آقای خامنه‌ای حرفها را شنیده بوده و بدون پاسخی به بهانه اینکه باید بخوابد خداحافظی می‌کند و می‌رود.
گزارش جلسه هاشمی رفسنجانی با روحانی و همکارانش، در عین حال از یأس مطلق هاشمی خبر می‌داد و اینکه او معتقد است رژیم سرنگون خواهد شد و آنچه در سال 57 رخ داد این بار با سرعت بیشتری رخ می‌دهد و جوی خون در کشور به راه خواهد افتاد.
در گیر و دار این خبرها هستیم که نامه درخشان عبدالکریم سروش منتشر می‌شود. جنبه‌های ادبی و زیبائی‌های کلامی نامه یکطرف، نکاتی که سروش در نامه روی آن انگشت گذاشته یک طرف. عمده‌ این نکات از این قرار است:
ـ رژیم اعتبار و جایگاه خود را از دست داده و رفتنی است.
ـ اقرار سیدعلی آقا به بی‌حرمت و اعتبار شدن رژیم، دستاورد بزرگ جنبش است و نباید آن را دست کم گرفت.
ـ آنچه به عنوان اسلام ناب امروز در کشور حاکم است بی‌شرمانه‌ترین و شنیع‌ترین نوع حکومت است و جهان نباید مجال دهد این حکومت جهل و جور و فساد ادامه یابد.
ـ استاد سرشناس فلسفه و علم ادیان و کلام، با سعه صدر از پروردگار و مردم پوزش می‌خواهد از اینکه مبادا به عمد و یا سهو خدمتی به رژیم کرده باشد و یا در مستحکم کردن پایه‌های این نظام جائر سهمی نصیب برده باشد. راستی از جمع مسؤولان چند تن را مثل سروشی که هیچگاه کار اجرائی هم به معنای واقعی آن نداشته داریم که حاضر به پوزش‌خواهی نزد پروردگار و خلق خدا باشند؟
ـ سروش تکلیف سیدعلی آقا را روشن می‌کند که داماد ناقص‌العقل فاسد و فاجر و جائر را به حجله قدرت خانم برده و با عروس خانم دست به دست داده است و بعد آبرو و اعتبار خود و نظامش را به عنوان کابین پشت قباله آنها کرده است. سروش در حالی که در چشمی اشک دارد و برای ندا و سهراب و محسن و... و همه آنها که در محبس ولی فقیه مورد تجاوز قرار گرفته‌اند می‌گرید، در چشم دیگر به فلاکت و درماندگی سیدعلی آقا می‌خندد و از مبارک روزی می‌گوید که بساط سلطانی برچیده شود. به سروش به خاطر این نامه به یادماندنی از صمیم دل درود می‌فرستم.

September 21, 2009 05:46 AM

دو روز اول

دو روز اول

2Rooz-Farhoudi-333.jpg

در اين برنامه علي رضا نوري زاده به سوالات بيژن فرهودي در رابطه با٬ آخرين تحولات در جنبش سبز، سخنان رهبر رژيم در نماز عيد فطر٬٫چرائي حضور هاشمي رفسنجاني و ...در نماز٬ راهپیمائی روز قدس وشكست نظام در جلوگيري از حضور مخالفان و.... پاسخ ميدهد. ۲۰/۰۹/۲۰۰۹

تصویر:
Download file>
صدا:
Download file

روزنامه سبز

روزنامه سبز

Nagh-sheye_Iran_Sabz-1.jpg

شماره ۲۴ روزنامه سبز ۲۶ شهريور ماه ۱۳۸۸

Download file

زيرذره بين

زيرذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

هزاران مخالف رژيم در تظاهرات روز قدس خواستار آزادي شدند
tazahorat jomeh - shanbeh-shanbeh.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با حضور هزاران تن از مخالفان رژيم در تظاهرات روز قدس قدس ٬پاسخ ميدهد. ۱۹/۰۹/۲۰۰۹

Download file

زيرذره بين

زيرذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

تهديدات سردار جعفري عليه راهپيمانان روز قدس
sardarhjafariisnaaminkaki200.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با تهديدات سردار جعفري عليه راهپيمانان روز قدس ٬پاسخ ميدهد. ۱۸/۰۹/۲۰۰۹

Download file

تفسيرخبر

تفسيرخبر

Tafssir-17-06-2009.jpg

دکتر عليرضا نوری زاده ودكتر محسن سازگارا در رابطه با تحولات اين هفته كشور بررسي روز قدس و وحشت نظام از برنامه جنبش سبز ... ٬به سوالات جمشيد چالنگي پاسخ ميدهند

۱۶/۰۹/۲۰۰۹

لينك تصويري
Download file

صدا

Download file

زير ذره بين

زير ذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

خطبه نماز جمعه در روز قدس وتغيير خطيب به دستور رهبر

Khatami-Ahmad-2.JPG

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادر از بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با خطبه نماز جمعه در روز قدس وتغيير خطيب به دستور رهبر٬ پاسخ ميدهد. ۱۷/۰۹/۲۰۰۹

Download file

زير ذره بين

زير ذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

نامه آيت الله منتظري به روحانيون نجف وقم

montazeri-16.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش رامش از بخش فارسی صداي آمريكا؛ در رابطه با نامه آيت الله منتظري به روحانيون نجف وقم٬ و... پاسخ ميدهد. ۱۶/۰۹/۲۰۰۹

Download file

Wednesday, September 16, 2009

Monday, September 14, 2009

راديو زمانه

September 12, 2009

راديو زمانه

3b895ea0e4ae790aea8328e1e900b407.jpg

«دایره‏ی خودی‏ها هر روز تنگ‏تر شده‌است »
پژمان اکبرزاده

در ارتباط با سخنرانی روز جمعه آیت الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران و شرایط روز با علی رضا نوری زاده گفت‌و گویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
در این سخن‏رانی آقای خامنه‏ای، برخلاف سخن‏رانی بیست و نهم خرداد ایشان، خیلی با حساب و کتاب ایراد شد. به معنای دیگر، آقای خامنه‏ای ارتجالی سخن نگفت. معمولا ایشان یادداشت‏هایی را روی یک تکه کاغذ کوچک می‏نویسد یا مشاورانش به او می‏گویند و بعد هنگام سخن‏رانی، گه‏گاه به آن کاغذ مراجعه می‏کند. این بار مراجعه‏ی ایشان بیشتر بود. معلوم بود که ایشان سیر سخنانش را قبلا تمرین و یا آماده کرده که چگونه از «الف» به «ی» برسد. به هیچ‏وجه در میان حرف‏هایش از این شاخ به آن شاخ نپرید....

Download file

يکی از نکات قابل تأمل در سخن‏رانی آقای خامنه‏ای، تعریف دشمن یا تعریف معاند و مخالف بود. ایشان با ذکر این که معارض را تحمل می‏کنیم اما محارب را نه، مشخص نکرد چه کسانی از دید او محارب‏ اند و چه کسانی معارض. آیا معارض، اصول‏گرایانی هستند که احتمالا انتقاد کوچکی به گوشه‏ی ابروی آقای احمدی‏نژاد دارند و حکومت را دربست زیر سلطه‏ی ولی فقیه می‏پذیرند؟
اگر این معنای معارض باشد، طبیعتا تمام گروهی که جنبش سبز را تشکیل می‏دهند، آقای موسوی، آقای کروبی، آقای خاتمی و حتا آقای هاشمی رفسنجانی به محارب تبدیل می‏شوند. چون ایشان تعریف واضحی از این واژه نداد. بنابراین هر کسی از ظن خود گمانی خواهد برد و تعبیر و تفسیری خواهد کرد.
به اعتقاد من، نوک تیز حمله‏ی ایشان متوجه آقایان موسوی، کروبی و خاتمی بود. شاید بتوان گفت که تا حدودی نظر اغماض بر آقای هاشمی رفسنجانی داشت.
نکته‏ی بعدی این که آقای خامنه‏ای در رابطه با روز قدس به کسانی که بخواهند ایجاد تفرقه کنند، هشدار داد. چون شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» در معارضه با شعار اصلی روز قدس «مرگ بر اسرائیل و مرگ بر امریکا» است. ایشان مبنای تفرقه را همان شعارها می‏داند و این که در روز قدس به جای شال فلسطینی، شال سبز بر دست‏ها و گردن‏ها مشاهده شود.
تاثیر صحبت‏های امروز آقای خامنه‏ای را بر اعتراض‏های احتمالی مردم در روز جمعه‏ی آینده، تا چه حد می‏بینید؟ چون در جریان اعتراض‏های اولیه به نتایج انتخابات نیز ایشان سخنرانی کردند و هشدارهایی دادند، ولی مانع از حضور یا ادامه‏ی اعتراض‏های مردم نشد.
من اعتقاد دارم که این سخنان هیچ تزلزلی در اراده‏ی کسانی که می‏خواهند در روز قدس از این فرصت استفاده کنند، نخواهد گذاشت. منتها بستگی دارد به این که در طی روزهای آینده، ارگان‏های مسئول بر پایه‏ی دستورالعمل و رهنمودهای آقای خامنه‏ای، چه واکنشی نشان بدهند.
سه روز پیش آقای اسماعیل احمدی‏مقدم، فرمانده‏ی نیروی انتظامی و کسی که بسیار با آقای احمدی‏نژاد نزدیک است، اعلام کرد که در روز قدس اتفاقی نخواهد افتاد و خواست به نوعی از ارزش و اعتبار حضور مردم در حمایت از جنبش سبز بکاهد. هم‏چنین بگوید که «چیزی نیست، ما آماده‏ی برخورد هستیم». اما هیچ نوع تهدیدی به معنای رایج آن در جمهوری اسلامی‏، نکرد.
حال باید منتظر بود که حرف‏های آقای خامنه‏ای زمینه‏ی چه نوع واکنش‏هایی خواهد شد. اگر بیایند چهارچوب مشخص کنند که اگر در روز قدس مثلا، هرکس شعاری غیر از مرگ بر اسراییل بدهد یا رایت دیگری برافرازد، به عنوان دشمن با او برخورد می‏کنیم، طبیعتا می‏تواند روی میزان مشارکت تاثیر داشته باشد.
ولی با توجه به پیش‏بینی‏هایی که شده، گمان می‏کنم جمعیت بسیار انبوهی شرکت خواهند کرد. چون نماز عید فطر را هم با انتقال آن به دانشگاه از مردم گرفتند، این مساله می‏تواند یک نقطه‏ی مهم زورآزمایی بین مردم و نظام باشد.
به همین دلیل، من هنوز اعتقاد دارم که حرف‏‏های آقای خامنه‏ای، مقدمه‏ای است برای مؤخره‏ای که باید منتظر آن باشیم.
آقای خامنه‏ای در بخشی از سخنان خود از جدایی دین و سیاست نیز صحبت کرد و گفت: «از خطرات جدایی دین از سیاست، جدا شدن اخلاق از سیاست است». این گفته‏ی ایشان در حالی است که هروز ابعاد تازه‏تری از موضوع تجاوزها در زندان‏های ایران مشخص می‏شود و بحث در مورد آن وسیع‏تر می‏شود. فکر می‏کنید ایشان چنین موضوعی را در جمهوری اسلامی که به این شکل بی‏سابقه دارد مطرح می‏شود، نادیده می‏گیرد؟
دایره‏ی خودی‏های آقای خامنه‏ای هر روز تنگ‏تر شده‌است و به منبعی غیر از آقای وحید یا آقای اصغر حجازی و کسانی که به ایشان خبر می‏دهند، ندارد. وقتی فرمانده‏ی سپاه می‏آید و می‏گوید: «آقای خاتمی نقشه‏ی براندازی ولایت فقیه را داشته» و یا «آقای موسوی خویینی‏ها گفته‌است پیروزی موسوی باعث شکست ولایت فقیه خواهد شد»، خیلی طبیعی است که آقای خامنه‏ای در اوهام و تصوراتی که برایش بافته‏اند غرق شود و اصلا باور نکند تجاوزی صورت گرفته‌است.
دیدار ایشان را با دکتر روح‏الامینی و حرف‏هایی که در این دیدار رد و بدل شد را اگر در نظر بیاورید، آقای خامنه‏ای هنوز صحبت از بیماری محسن می‏کند. در حالی که دهان خرد شده‏ و دنده‏های شکسته‏ی محسن، گواه شکنجه‌است.
این است که ایشان وقتی از این مسایل صحبت می‏کند، انگار از دنیای دیگری می‏گوید و خبر ندارد. یا اگر خبر دارد، چنان چه در قتل‏های زنجیره‏ای نشان داد، می‏گوید کار دشمن و بیگانگان است و همان روایتی را که آقای جعفری، آقای جوانی و دیگران برایش نقل می‏کنند، می‏پذیرد.
متاسفانه آقای خامنه‏ای در همین نطق امروز خود نشان داد که خیلی از واقعیت‏های جامعه دور است. یعنی ایشان در حالی از اخلاق صحبت می‏کند که در جمهوری اسلامی آن‏چه مطرح نیست، اخلاق است و روز به روز دست‏یاران و پایوران ایشان در تعرض به مردم، مبانی اخلاقی نه فقط اسلامی و دینی، بلکه اخلاقی که ایرانی منتسب به آن بود و باعث تمایز ایرانی در بین ملل دیگر بود را بیشتر زیر پا می‏گذارند و می‏شکنند.
این نشانه‏ی ناآگاهی و دور شدن یک رهبر از واقعیت‏ است و اشاره‏ای که آقای دکتر سروش در نامه‏ی به یاد ماندنی‏‏اش خطاب به آقای خامنه‏ای دارد، اشاره‏ای گویا و واقعی است به این که آقای خامنه‏ای اصلا در اوهام دارد زندگی می‏کند و با واقعیت هیچ سروکاری ندارد.
تاثیر بین‏المللی صحبت‏های آقای خامنه‏ای را چگونه ارزیابی می‏کنید؟ به ویژه در ارتباط با فن‏آوری هسته‏ای ایران و این که ایشان تاکید کرد ایران در این زمینه استوار می‏ماند؟
ایشان تکلیف مذاکرات آینده را روشن کرد. کما این که در همان پیشنهادات جمهوری اسلامی، کم‏ترین اشاره به برنامه‏ی اتمی شده‌است.
جمهوری اسلامی بر این باور است که به معنای واقعی در منطقه آشوب ایجاد کرده‌است. بر این باور است که در یمن، عراق، لبنان که دولت نتوانست تشکیل شود، در افغانستان که میان آقای کرزی و دکتر عبدالله عبدالله درگیری است، در فلسطین که فتح و حماس با هم به توافق نرسیدند، نفوذ دارد و بر این اساس، در پیشنهاداتش می‏گوید: من حاضرم بنشینم و دانه دانه‏ی این مشکلات را با شما حل کنم، ولی…». این «ولی» را که می‏گوید، یعنی: «بپذیرید که من یک قدرت اتمی هستم و غنی‏سازی را ادامه بدهم».
این است که آقای خامنه‏ای همان موضع را دارد تاکید می‏کند که اگر کسانی زمانی فکر کرده‏اند میان ایشان و آقای احمدی‏نژاد در مواضع اختلافی وجود دارد، بدانند چنین نیست و رییس جمهوری منصوب وی منعکس کننده‏ی نقطه‏نظرات ایشان است.

September 12, 2009 08:58 PM

زيرذره بين

زيرذره بين

Zarrehbin dar seda.jpg

خطبه رهبر٬ تناقضات آشكار و سرگرداني و وحشت از مردم

090911053339_khamenei21.jpg

در برنامه امروز زير ذره بين دکتر عليرضا نوری زاده روزنامه نگار و تحليلگر سياسی، به پرسش پرويز بهادراز بخش فارسی صدای آمريكا در رابطه با خطبه رهبر٬كه با تناقضات آشكار در متن ٬ سرگرداني و وحشت از مردم را يادآور ميشد ٬ پاسخ ميدهد. ۱۰/۰۹/۲۰۰۹

Download file